Chapter 26

474 109 19
                                    

louist91: من با یک سوسیس روی سینم بیدار شدم

harrystyles:فکر کنم میتونی بگی که الان چیزی داری که

louist91: نههههه نگو

harrystyles: تو سینت نگه نداری (منظور با کنایه میگه اعتراف کن...)

louist91: من واقعا ازت متنفرم

harrystyles: نههه...تو دوستم داری:)

louist91: عاااححح...حق باتوعه

harrystyles: الان لفت میدی؟

louist91: خیلی عاشغالی

harrystyles: هاهاها

harrystyles: میخوای یه جک بشنوی

louist91: نههههه...نمیخوام

harrystyles: اوووو کامااان قطعا میخوای

louist91: فاااک نهه

harrystyles: کاماننن لووو

harrystyles: بزار بیبی یه جک کوچیک بهت بگه

louist91: از من دور شووو

harrystyles: کاماان خواهش میکنم

louist91: اذیت کردن منو تمومش کنننن

harrystyles: برای چی هیچکس جوکای منو دوست نداره؟

harrystyles: اونا واقعا خنده دارن

louist91: هریی بسس کننن

harrystyles: فقط یکی

louist91: میخوام خودمو بزنم

harrystyles: هر وقت تلاش میکنم که یه جک به نایل بگم اون جیغ میکشه

harrystyles: هروقت به تو میخوام جک بگم منو با کشتن خودت تهدید میکنی

harrystyles: هروقت هم میخوام به مامانم جک بگم منو از فرزندی رد میکنه

harrystyles: برای چی همتون از من متنفریین؟

louist91: ما ازت متنفر نیستیم

harrystyles: چرااا...من دارم گریه میکنم..

louist91: جکات فقط خیلی...عیح

harrystyles: عیح؟!؟!

louist91: اونها فقط شبیه...نمیدونم

harrystyles: لویی من دارم گریه میکنم

louist91: نه بیبی...گریه نکن..

harrystyles: همتون از جکای من بدتون میاد

louist91: چی؟نه..نه این نیست

harrystyles: من فقط دارم تلاش میکنم که خوشبگذرونیم

louist91: هری...خواهش میکنم گریه کردنو تموم کن

harrystyles: من اومدم بیرون که یکم خوش بگذونم و الان واقعا حس میکنم بهم حمله کردن

louist91: هری لطفا

harrystyles: فقط یک جک خواهش میکنممم

louist91: عااح هری خواهش میکنم

No HomoWhere stories live. Discover now