HarryStyles : لوييييييييييييى
HarryStyles : لويى ييى يييى ييييى
Louist91 : بله . عشقم
HarryStyles : حوصله م سر رفتهههههه
HarryStyles : يمثمميرصنصممصوصسز
Louist91 : انگار خيلى ناراحتى رفيق
HarryStyles : بعدازظهر شنبه س و من هيچ كارى براى انجام دادن نداااااارم
Louist91 : تو ميتونى منو بكنى
HarryStyles : لويييييييييى
Louist91 : * چشمك چشمك *
HarryStyles : تو هميشه همه چيز رو به لاس زدن ختم ميكنى و من احساساتى ميشم و يمينصرثننيير
( mushy ، به معنى احساساتى يا نرم و لطيفه)Louist91 : خب مثل يه ديكِ نرم يا سفت و سخت؟
( منظورش اينكه با گفتن "منو بكن" ديكش سفت شده يا نرم)HarryStyles : بس كن
Louist91 : اين يه سوال واقعيه
HarryStyles : من قرار نيست به اين سوالت جواب بدم
Louist91 : باشه ، بهم نگو كه سفت شدى يا نه
HarryStyles : تو خيلى يه دنده اى
Louist91 : متوجه منظورت نشدم
HarryStyles : هى صبر كن ، من يه جوك براش دارم
Louist91 : لعنتى
HarryStyles : ميدونى يه پرنده به يه آجرِ سمج چى ميگه؟
Louist91 : نه
HarryStyles : تو خيلى يه دنده اى (hard headed)
Louist91 : همه چيزِ اين جوك مشكل داره
HarryStyles : چى ، ايده ش خيلى خوب بود
Louist91 : چرا بايد يه پرنده باشه؟
HarryStyles : به خاطر اينكه اون لحظه چيز ديگه اى به ذهنم نرسيد
Louist91 : اشتباه حماسى
HarryStyles : باشه ، پس خودت يه جوك بهتر بگو
Louist91 : همينكارو هم ميكنم
Louist91 : به نظرت ماهِ جوان(نو) به مادرش چى گفت؟
HarryStyles : چى؟
Louist91 : اين فقط يه مرحله نيست
HarryStyles : واااياااياسازسز
HarryStyles : چطور اينكارو كردى؟؟؟
Louist91 : من با استعدادم
HarryStyles : صبر كن ، فكر كنم منم يه جوك دارم
Louist91 : بزار همينجا متوقفت كنم
HarryStyles : به نظرت يه بچه انچيلادا باباش رو چطور صدا ميكنه؟
Louist91 : چيييى ؟؟؟؟
HarryStyles : انچيلادادا
Louist91 : چييى
HarryStyles : فقط به خاطر يه اشتباه تايپى اين جوك به ذهنم رسيد
Louist91 : تو ديگه كى هستى
HarryStyles : من ارباب جوك ها هستم
Louist91 : تو كمى من رو كشتى
HarryStyles : ميشه يدونه ديگه هم بگم؟
Louist91 : نه
HarryStyles : يه گاو خارق العاده وقتى ميبينه ديگران اون رو با بقيه مقايسه ميكنن ، چى ميگه؟
Louist91 : من از اين خوشم نمياد
HarryStyles : من مثل اون پستوندار ها نيستم
Louist91 : منو بُكش
HarryStyles : هوى اروم باش
Louist91 : من ديگه هيچوقت باهات حرف نميزنم
HarryStyles : تو عصبانى اى چون جوك هاى من توپن؟؟ (bomb)
Louist91 : اونا قطعا توپن
Louist91 : در بدترين حالت ممكن
HarryStyles : هرچى دلت ميخواد بگو ، جوك هاى من عالين
Louist91 : هى ، من يه جوك برات دارم
HarryStyles : باهات شرط ميبندم كه مثل جوك هاى من عالى نيستن
Louist91 : ساكت ، فقط گوش كن
Louist91 : خب مادرم بهم گفت كه بايد اشغال هارو بيرون بزارم
Louist91 : هر زمان كه وقتم ازاد بود
HarryStyles : چى؟
Louist91 : [ پرتاب بلند و ضربه اى محكم ]
(يه اصطلاحه كه توى بسكتبال استفاده ميكنن)HarryStyles : اين توهين اميز و چاپلوسانه بود
Louist91 : اين چيزى فرا تر از يه جمله ى ساده بود ، ولى كى اهميت ميده
HarryStyles : ازت متنفرم
Louist91 : خب ....
HarryStyles : ??
Louist91 : تو گفتى اين هفته به خاطر ديدن يه دوست ، تماما توى منچسترى ، درسته؟
HarryStyles : ارهههههه
HarryStyles : چرا پرسيدى؟
Louist91 : نميدونم
Louist91 : واقعا دلم ميخواد ببينمت
HarryStyles : واقعا؟
Louist91 : :))))
HarryStyles : عاليه :D حتما
Louist91 : عاليه
Louist91 : فردا؟ من امروز بايد كار هاى مزخرف دانشگاه رو انجام بدم
HarryStyles : اره ، من فردا بيكارم
Louist91 : عاليه
Louist91 : منظور بدى نداشتم
••••
به معنى واقعى اينا روانين :"|
براى هر جمله شون بايد كل گوگل رو زير و رو كنم😑
YOU ARE READING
No Homo
FanfictionLouist91 : يه جورايى دلم ميخواد ديكتو بخورم Louist91 : ولى با اين حال از اين حرفم منظور بدى ندارم [ Persian Translation] ( Larry Stylinson AU) © ALL RIGHTS RESERVED @louvinglouis Translated By : @TheBluestKitten & @Zahra__gh2 #20 in Persian FanFict...