سه ساعت بعد
کنار آتش کمپ
( من تند تند وضعیت رو توضیح میدم که پارت خیلی طولانی نشه )
ویکوک که خودشون رو بعد از آب بازی خشک کرده بودند. و لباس هاشون رو عوض کرده بودند کنار آتش در حالی یک پتوی بزرگ دورشون پیچیده بودن بهم چسبیده بودند طوری که تهیونگ دست هاش رو دور جونگ کوک پیچیده بود.
کاترین بعد از عوض کردن لباس هاش کنار آتش نشسته بود.
جیمین هم لباس هاش رو عوض کرده بود. و یک پتو برداشت و دور کاترین پیچید. و کاترین تشکر کوتاهی کرد.
جی هوپ که از همیشه شاد تر بود مدام چیز هایی تعریف میکرد که باعث خنده بچه ها میشد.
شوگا کنار میز چوبی که توی پارک بود. ( از اینا که تو پارک هاست دو طرفش دو تا تخته چوبی بلند بهش وصله که روش میشینن ) در حال آشپزی بود. سعی میکرد درک کنه که دقیقا چه گوهی خورده. و چه جوری حالا باید با هوبی رو به رو بشه. ( به روش نیارید ولی بچه ام با این میزان از شاخ بودن خجالت می کشه. خب می کشه دیگه. )
نامجون هم کنار آتش بود و هر نیم ساعت میرفت به جین سر می زد.
جین هم تو چادر خودشون خواب بود.
درباره چادر ها هم بگم پنج تا چادر دو نفره دارن. که یکی مال ویکوک هست. یکی هم نامجین برداشتن. کاترین هم نمی شد با پسرا هم چادر بشه پس بهش یه چادر دادن ( البته فکر نکنید خودش مشکل داره پسر ها معذبن وگرنه این دختر چیزی به اسم حیا نداره. )
جیمین هم دوست داشت تنها باشه پس یه چادر برداشت.
و در نتیجه هوسوک و یونگی با هم یه چادر دارن.
یونگی شام رو آماده کرد. و بچه ها رو صدا زد تا شام بخورن.
یونگی : نامجون برو جین هیونگ رو بیدار کن بیاد شام بخوره.
نامجون باشه ای گفت و جین رو بیدار کرد.
نامجون : جینی بیدار شو.
جین : چی شده جونی؟... خوابم میاد بزار بخوابم.
نامجون : پاشو غذا بخور.
جین : باشه... یه شلوار و باکسر بهم بده. کام لعنتیت داره از سوراخم بیرون می ریزه. شلوارم خیس شد.
( خدایا چرا با من این کار رو میکنی چرا من مجبورم اینا رو بنویسم 😶 و نتیجه اخلاقی بعد سکس دوش بگیرید با تشکر سازمان کاهش اثرات مضر بعد از روابط جنسی )
نامجون : بیا اینا رو بپوش بعد شام برو تو حموم هایی که پشت دستشویی هاست دوش بگیر.
جین لباس هاش رو عوض کرد. نامجون روی دست هاش بلندش کرد. و سمت بچه ها رفتن.
بچه ها وقتی دیدنشون تعجب کردن.
جونگ کوک : هیونگ چرا جین هیونگ رو بغل کردی؟
نامجون : خورده زمین پاش و کمرش درد میکنه.
یونگی : ضر میزنه این دو تا با همن... و بعد یه سکس وسط جنگل کمرش درد گرفته.
همه فکشون افتاد.
جیمین : وات د هل
تهیونگ : کوکی منو بزن من فکر کنم خوابم... اوه پسر نامجین ایز ریل. من شما رو خیلی وقته میشیپم.
همه با تعجب به تهیونگ نگاه کردن.
تهیونگ : چیه؟... خب خیلی بهم میان.
یونگی : منو هوسوک با همیم.
جیمین : خدا من با شش تا پسر گی زندگی میکردم خودم نمی دونستم.
تهیونگ : البته باید بگم من یونگی هیونگ رو با جیمین شیپ می کردم. ولی اینم خوبه.
هوسوک مشتی به بازوی تهیونگ زد.
هوسوک : تو غلط میکنی. یونگی فقط مال منه.
جیمین : اوکی هیونگ... من علاقه ای به یونگی هیونگ ندارم.
یونگی ادای گریه در آورد : دلمو شکستی جیمینی.
هوسوک : تو هم دل منو شکستی.
بلند شد بره که یونگی دست شو کشید.
یونگی : بتمرگ سر جات.
جونگ کوک : من نفهمیدم... الان کدومشون تاپه؟
جیمین : یونگی هیونگ.
تهیونگ : نه بابا هوسوک هیونگه.
جیمین : چرت نگو یونگی هیونگ شاخ تره.
تهیونگ : مگه به شاخیه... هوسوک هیونگ بلند تر و هیکلی تره.
جیمین : مگه به هیکله... اگه اینجوریه از این به بعد کوکی باید تو رو به فاک بده.
تهیونگ : چرت نگو.
یونگی : خفه شید سرم رفت. به خودمون مربوطه کی تاپه. آنقدر چرت گفتید بدبخت کاترین هنگ کرد.
کاترین : من خوبم. فقط باورم نمی شه همه شیپ هایی که دوست داشتم ریل هستن.
تهیونگ : تو هم شیپری؟
کاترین : آره.
بعد هم دست هاشون رو به هم زدن.
یونگی : دیگه بسه. این دو نفر باید یه سری چیزا رو توضیح بدن.
نامجون : ام... خب... جینی تو بگو.
جین : ما سه ساله با همیم. موضوع رو هم به خاطر اینکه فکر می کردیم شما رابطه مون رو نمی پذیرید پنهان کردیم. بزارید اصلا از اول توضیح بدم.
YOU ARE READING
bts next door
Romanceبی تی اس می خوان بعد از یک تور طولانی برای تعطیلات به یک خونه زیبا برن که.... کاپل ها : vkook - جیمین + یه دختر ناناز - namjin - sope
