خواهرت بهم گفت که اگه از اونجا برم برای هممون بهتره.
واقعا اینطوری بود؟
![](https://img.wattpad.com/cover/135320242-288-k968751.jpg)
YOU ARE READING
00:00 *completed* [L.S]
Fanfictionساعت ۱۲:۰۰ سیندرلا پرنسش رو ترک میکنه و یه کفش شیشه ای رو روی پله های مرمر راه پله ی بزرگ جا میزاره... ساعت ۱۲:۰۰ از اون فرار کردم... ولی برعکس سیندرلا،من یه چیز کوچیک رو تو راهم جا نزاشتم. •رتبه اول توی داستان های کوتاه بهترین داستان کوتاه در مسابق...
23:55
خواهرت بهم گفت که اگه از اونجا برم برای هممون بهتره.
واقعا اینطوری بود؟