23:13

311 77 5
                                    

وقتی وارد اتاقت شدم،خیلی شکننده و ضعیف به نظر میرسیدی و صورتت کاملا سفید شده بود و رگ های آبی دستت برجسته شده بودن.

ولی چشمات یکم به طرف من چرخیدن و با دیدنم درخشیدن،مطمعنم.

00:00 *completed* [L.S]Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum