یه فکر دیگه مثل پتک کوبید توی ذهنش: نکنه همین زن باعث شده بود یوهان یهو شب خوشیشونو قطع کنه و بره؟ الان کجاست؟ سالمه؟ یا نکنه دست این زن اسیره؟
باید تمرکز میکرد. مهمترین چیز الان این بود که بفهمه اون زن چی میخواد و قصدش از گرفتنش چیه.
– یوهان میدونه تو هنوز زندهای؟
سونمی طوری بهش نگاه کرد انگار دیوونهست. چند ثانیه سکوت شد، بعد یهو زد زیر خنده.
– چی اینقدر خندهداره؟
گائون برای اینکه روحیهشو نبازه، شروع کرد به حرف زدن. باید یه جوری به یوهان میرسوند.
– یوهان نمیذاره قسر دربری. تو هیچوقت برنده نمیشی.
سونمی همینطور دیوونهوار میخندید. دستشو گذاشت روی سینش، انگار میخواست خودشو آروم کنه. بعد با نگاهی پر از ترحم به گائون زل زد.
– طفل معصوم. خیلی وقته تو تاریکی نگهت داشتن. بذار بهت بگم واقعاً چه خبره.
– کانگ یوهان یه مرد خطرناکه. بزرگترین حقهباز جهانه. بیرحمه، وحشیه و اصلاً قابل اعتماد نیست. تو، مثل بقیه، در برابرش هیچ شانسی نداری. تنها کاری که از دستت برمیاد اینه که مثل یه قربونی بدبخت بیفتی توی تار دروغاش.
گائون دیگه طاقت نداشت. نمیخواست یه کلمه دیگه از مزخرفاتش بشنوه. همهی اینا داشت خودشو توصیف میکرد. باید دیوونه باشه که فکر کنه گائون ذرهای تحت تأثیرشه.
– هر چی گفتی در مورد یوهان، رد میکنم. من میشناسمش. هیچکدوم از اون چیزایی که تو بهش میچسبونی نیست.
سونمی سرشو به علامت تأسف تکون داد و همچنان با نگاه غمگین بهش خیره موند.
— چه وفاداریای… ولی به چه قیمتی؟ ما فقط لازم داشتیم تو سر کار باشی و از یه پرونده خاصی که او داره دنبال میکنه حواست پرت باشه تا نقشههامون کامل بشه. اصلاً تو توی جمع محبوب و دیده شدی، پس یوهان مجبور شد بعضی از این پروندهها رو خودش تنهایی اداره کنه تا زیر ذرهبین مردم قرار نگیره.
— تو با یوهان چه کار کردی؟ جرأت نکن بهش آسیب بزنی!
هر چی گائون بیشتر به حرفای سونمی گوش میداد، بیشتر سر در گم میشد. طوری حرف میزد انگار یوهان جزئی از نقشههاشونه — نقشههای اونا. میدونست نباید بذاره این حرفها روش اثر بذاره، چون هیچکدومش حقیقت نداشت.
— اوه، میتونم مطمئن باشم که این آخری چیزی نیست که باید نگرانش باشی. راستش، کسی که آسیب میبینه توئی. بهخاطر همینه که تو رو اینجا آوردن، تا حقیقت جلو چشمت قرار بگیره.
— ازم چی میخوای؟ قصد داری با من چیکار کنی؟
گائون با عصبانیت تُن صدای خودش رو انداخت.
YOU ARE READING
The Return of Devil Judge
FanfictionThe devil judge Couple: Kang Yohan & Kim Gaon Genre: Bl, Romance, Crime, Author: Mist3moon3
Chapter 11
Start from the beginning
