ذهنش کاملا از محیط اطرافش جدا شده بود و فقط روی آقای پارک متمرکز شده بود.
-اون گل رو میبینی اونجا؟
با اشاره دستش نگاه فلیکس به پشت سرش چرخید و روی گیاه خشکیدهای افتاد که اونجا بود.
-هر کاری از دستم برمیومد براش انجام دادم اما همیشه اینجوری میشه...میخوام یه شانس بهتون بدم...تو بهم کمک کن اون گیاه به حالت طبیعیش برگرده منم کمکتون میکنم طرحتون رو پس بگیرین...
-چرا؟
-چرا چی؟
-چرا در ازای چنین چیز بزرگی این کار کوچیک رو ازم میخواین؟
پارک نیشخندی زد و لیوان چای جلوش رو برداشت و همزمان که ازش مینوشید نگاه عجیبی به فلیکس انداخت.
-میتونی امتحان کنی...مطمئن میشم برات کار کوچیکی نباشه...
با تمسخر گفت و فلیکس دوباره آب دهنی قورت داد.
یه جای کار میلنگید ولی نمیدونست چیه...
-الان برم بگم شما در ازای مراقبت از یه گل قراره کمکمون کنین؟ فکر نکنم خیلی منطقی بنظر برسه!
-تو این خونه حرف از منطق میزنی؟ من خیلی وقته که از منطق گذشتم...الان دارم بازی میکنم...و فکر کنم با شما جوونا قراره خیلی بهمون خوش بگذره...
فلیکس ابرویی بالا انداخت و گیج سرش رو کج کرد.
-بهمون؟!
-تو تلاشت رو بکن...اگه حس میکنی کار راحتیـه چرا انجامش نمیدی و به دوستات کمک نمیکنی؟!
با گیجی سرش رو تکون داد و دوباره به گیاه پشت سرش نگاهی انداخت.
آقای پارک از جاش بلند شد و از اونجا زد بیرون و فلیکس گیج به جای خالیش خیره شد.
این مرد چش بود واقعا؟!
حتی نمیدونست دیگه باید چیکار کرد؟
از طرفی کاری که میخواست بشدت عجیب بود و از طرف دیگه اگه انجامش میداد نتیجه دلخواستش رو داشت ولی چرا انقدر برای انجام دادنش ترسیده بود؟!
چی انتظارش رو میکشید؟!
چرا نمیتونست بهش اعتماد کنه؟!
اصلا باید برمیگشت به جیسونگ و مینهو و چان چی میگفت؟!
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
نگاهی از چارچوب در به پذیرایی سوییت انداخت و وقتی جیسونگ رو ندید فقط ناامید دوباره مشغول کارش شد و تند تند با قلم روی تبلتش اشکالی میکشید بدون اینکه اصلا تمرکزی داشته باشه.
جیسونگ از اون روزی که اون حرفارو زد دیگه حتی یه کلمه هم باهاش حرف نزده بود و این داشت دیوونهاش میکرد.
YOU ARE READING
✨Crisis of twenty years ✨
Fanfiction𓍯 #Crisis_of_twenty_years ─Couples: #Chanlix, #MinSung ─Genres: Comedy, Dram, Slice of life, Smut ─Author: #Boom 彡 @FanFiction_Land ִֶָ 𓂃 دورانی پر از شور و هیجان و رویا همراه با چاشنیِ طنزی تلخ... بخشی از زندگی که بعد از گذر ازش همیشه شبیه یک ر...
✨ part: 34 ✨
Start from the beginning
