چند دقیقهای میشد که از خواب بیدار شده بود و داشت پسر کوچیکتر رو دید میزد.
فلیکس برخلاف حالت بیداریش زیادی مظلوم و آسیب پذیر به نظر میرسید و این یکم با تصویری که از بیداریش داشت متناقض بود!
الان که دقت میکرد قیافه پسر کوچیکتر زیادی با شخصیتش هم خونی نداشت و حس میکرد یکی از علتهای گول خوردن و تو دامش افتادن همین بود.
اون در عین حال که مریض و رو مخ بود زیادی مظلوم به نظر میرسید و اینجوری شد که تو چنگش افتاده بود.
نفس عمیقی کشید و تکخندی از افکارش زد.
از کِی تا حالا انقدر بچه شده بود که بخواد صبح زودتر از پارتنرش بیدار شه و چنین افکار مریضی داشته باشه؟!
آروم تو جاش نشست و دستی به موهای بهم ریختهاش کشید.
برگشت و نگاهی به پسر کنارش انداخت.
دهنش نیمه باز مونده بود و یکم آب دهنش بیرون ریخته بود.
این صحنه زیادی از نظرش کیوت بود، بخاطر همین هم نتونست جلوی خودش رو بگیره و روش خم شد و آروم چونهاش رو گرفت و کمی فشردش که باعث شد لَباش تو دستش جمع بشه و به سمت جلو غنچه بشه.
حرصی لپهاش رو فشار داد و نتونست جلوی خودش رو بگیره و خم شد و لبهای جلو اومدهاش رو کامل تو دهنش کشید و گاز آرومی ازشون گرفت که همین کار باعث شد فلیکس از خواب بپره و عصبی ناله کنه.
_آییییی...ولم کن وحشیییی...
با زاری داد زد و سعی کرد پسر بزرگتر رو از خودش دور کنه که نتیجه عکس داد و چان حالا کاملا خودش رو انداخته بود روش و داشت همه جای صورتش رو میبوسید.
_ولم کنننننن...ایششش...تُفیم کردییییی...
از آزار دادنش لذت میبرد و واکنش بیش از اندازهاش هم بیشتر تشویقش میکرد.
با خنده عقب کشید و به فلیکسی که داشت صورتش رو با یقه تیشرتش خشک میکرد نگاه کرد.
_چته اول صبح اعصاب آدمو خورد میکنی؟
غر زد و نگاه عصبی و ناراحتی بهش انداخت.
_بکش کنار...برو اونور برم صورتمو بشورم...
چند بار سعی کرد چان رو کنار بزنه ولی وقتی نتونست بیخیال فقط خیرهاش موند.
_شستن واسه چی؟ خودم شستم برات دیگه...
با حرف پسر بزرگتر صورتش چندش شد و سرش رو چرخوند.
_نگام کن ببینم...
با حرف چان دوباره نگاههاشون به هم رسید و فقط برای چند ثانیه در سکوت خیره هم موندن.
چان بالاخره مسیر نگاهش رو از چشمهای فلیکس به لبهاش تغییر داد و آروم خم شد و بوسه آرومی روی لبش کاشت و یهو از جاش بلند شد و با گفتن "دیگه کافیه" ازش فاصله گرفت و رفت تو دستشویی.
YOU ARE READING
✨Crisis of twenty years ✨
Fanfiction𓍯 #Crisis_of_twenty_years ─Couples: #Chanlix, #MinSung ─Genres: Comedy, Dram, Slice of life, Smut ─Author: #Boom 彡 @FanFiction_Land ִֶָ 𓂃 دورانی پر از شور و هیجان و رویا همراه با چاشنیِ طنزی تلخ... بخشی از زندگی که بعد از گذر ازش همیشه شبیه یک ر...
