Whiskey[ویسکی]

part"26

[ووت یادت نره خوشگله]این پارت هم برای کسایی که دیروز تولدشون بود...البته که دیروز نتونستم اپ کنم ولی با پارت طولانی تولدشون و تبریک میگم...
بوس بهتون...

و لبخند خبیثثثثثثثه منو تا اخر پارت داشته باشین(¬‿¬) ...

.
.
.
.

با توقف ماشین...
ماشین اسکورت هم پشت سر توقف کرد...

به ترتیب...هنری، تهیونگ و در اخر جونگکوک پیاده شدن...
تهیونگ با انگشت اشاره و شصتش، با حالت جذابی یقه ی پیرهن توی تنش و درست کرد و نگاهش و سمت ساختمونی برگردوند که محل قرار ملاقاتشون بود...

پوزخندی رو لباش شکل گرفت...
یه ویلا...

قرارشون اینجا تو ویلا بود...نه رستوران یا کافه ای...درست تو یک خونه...
جونگکوک کنارش وایساد و روبه هنری گفت: عطر بدون رایحه رو بده هنری.

پسر دستیار سری تکون داد و برگشت تا توی ماشین عطر و برداره و به رئیسش بده...
-چرا عطر بی رایحه؟
جونگکوک با سوال تهیونگ نگاهشو به پسر دوخت و گوشه ی لبش حالت پوزخند بالا رفت...

-از رایحه ی فردی که باهاش قرار داریم، متنفرم.
تهیونگ یه ابروشو بالا داد و تکیه زده به ماشین دست به سینه شد...نگاهش سرگرم شده بود و از طرفی جونگکوک با نگاه پسر، باعث شَک میشد...
چرا اینجوری نگاهش میکنه؟

-مگه رایحش چیه؟

جونگکوک پوفی کشید و با گرفتنه عطر از هنری...اونو کناره های سوراخ بینیش مالید و نفسی کشید...
-به زودی خودت میفهمی...یه رایحه ی مسخره.
-مسخره تر از عسل؟

جونگکوک اولش گیج شد ولی بعد با یاداوریه لاس وگاس و امگایی که رایحشو روی تهیونگ گذاشته بود...چشماشو چرخوند: مطمعن باش بدتره.

اه لعنت بهش...اون از عسل بدش نمیاد و اتفاقا خیلی دوست داره حتی رایحشو...ولی نباید اینو لو میداد...

بعد از این حرفش نفسی گرفت و از اینکه نمیتونه دیگه رایحه ی ویسکیشو حس کنه دلش گرفت...
ولی واقعا نمیتونست اون رایحه ی لعنت شده ای که به زودی میبینتش رو بو کنه...

از اون متنفره...
واقعا متتفره...

کت خوش دوختی که تو تنش بود رو درست کرد و گفت: بریم...
تهیونگ تکیش و برداشت و با تکون دادن‌سرش و افتادن موهای حالت دارش جلوی چشم هاش...باعث گرفتن نفس جونگکوک شد ولی پسر نگاهش و از اون منظره ی فوق هات گرفت و سعی کرد عادی باشه...

پسره کنارش با عادی ترین کار ها باعث میشه نگاه هارو به خودش خیره کنه...
اون واقعا بدون اینکه متوجه باشه هرثانیه جونگکوک رو شیفته تر میکنه.

یکی چطور میتونه اینقدر زیبا و هات باشه؟

-واو تهیونگ شی چقدر جذاب شدید...