part"2

2.6K 472 194
                                    

[ستاره یادت نره+دیدن کاور]
کاور و گذاشتم تو چنل...چون نمیدونم چرا نمیتونم اینجا اپش کنم...خلاصه خیلی مهمه شخص مهمی تو کاوره که دیدنش واجبه😂🤌 @kookv_life
.
.
.
.

با باز شدن در کابین خلبانی، تهیونگ نگاه از صفحه ی دیجیتالی کنار دستش گرفت و برگشت سمت در.‌‌..

لیسا با لبخند همیشگیش وارد شد و درو بست‌..
-خسته نباشی خلبان.
تهیونگ کوتاه سرش و تکون داد: ممنون...اوضاع چطوره؟

دختر الفا روی صندلی کمک خلبان نشست و دوباره هدفون و روی سرش تنظیم کرد‌‌..‌
-همه چیز روبه راهه‌...فقط یه مشکلی بود که اینم حل شد‌.
-چیشده؟

این عادی بود که خلبان بخواد همه چیز و تو پروازش متوجه بشه...
در اصل باید میدونست چون این پرواز اونه‌.

لیسا: از بخش وی ای پی خواسته بودن خلبان و ببینن...بجاش من رفتم چون تو نمیتونی تا دو ساعت اول پرواز و ول کنی...چیز مهمی نبود فقط خواسته بودن پروازشون محرمانه بمونه و مثل همیشه ازم چند تا سوال درباره ی پرواز و هواپیما داشتن همین.

تهیونگ تایید کرد: خوبه‌...اگه مشکلی پیش اومد اول منو در جریان بزار.
-نمیخواستم بهت بگم چون چیز مهمی نبود و حس میکنم حالت انچنان اوکی نیست...بهتری؟

تکیه داد و بدنش و یکم از حالت انقباض دراورد...
-قهوه خوردم بهتر شدم.
-باید قبل پرواز میرفتی چکاب.
-حالم خوبه لیسا...فقط یکم سردرد دارم، توهم هستی بعد چند ساعت پرواز و میسپارم دستت.

دختر سرش و تکون داد: باشه خیالت راحت.

صدایی تو هدفوناشون پیچید...
از برج مراقبت باهاشون ارتباط گرفته بودن...
تهیونگ به انگلیسی بهشون جواب میداد و با فهمیدن هواپیمایی که از روبرو داره بهشون نزدیک میشه...خط هوایی جدیدی از برج گرفت و حرکت هواپیما رو روی اون ادامه داد...

همه چیز عادی و خوب بود‌...
پرواز عادی پیش میرفت، مثل پرواز های قبلی...
مهماندار براشون دو نوع غذای متفاوت اورد...
این یه قانون بود...

تهیونگ هواپیمارو تو بالا ترین ارتفاع در حالت ثابت نگه داشت...
داخل میکروفون هدفونش به انگلیسی گفت...

-اف34 صحبت میکنه...ما تو بالا ترین نقطه ی پرواز در حالت ثابت قرار داریم.
برج مراقبت: دریافت شد...پرواز خوبی داشته باشین خلبان. تمام.

.
.
.
.
.

-جیمین خوبم باور کن...
-...
-اینقدر که تو زنگ میزنی سوهی پیگیرم نیست...
-...
-اره میدونم...
-...
-چییی نه؟...نه نبرش...فاک جیمین میگم تانی رو به اون کمپانی لعنت شده نبرررر...
-...
-مراقب باش زیاد دستمالیش نکنن...بار قبلی هم که بردیش از بس بغلش کرده بودن مریض شده بود...
-...
-باشه سوغاتیت یادم نمیره...
-...
-برو دیگه باید از هواپیما پیاده بشیم...
-...
-توهم مراقب خودت و تانی باش...خدافظ.

Whiskey[ویسکی]Where stories live. Discover now