•_چهل و چهار

41 16 5
                                    

کیونگسو با حس گرفتگی توی پاهاش از خواب بیدار شد و صدای دادش توی آپارتمان چانیول پیچید.

اون میدونست که نباید توی اون وضعیت می خوابید ولی اونقدر خسته بود که نفهمیده بود چجوری خوابش برده اون قبلا هم کنار جونگین همینجوری می‌خوابید ولی نمیتونست بفهمه چرا عضله پاش گرفته.

بکهیون و چانیول دوباره تنهاش گذاشته بودن تا به کارهای شخصیشون برسن کیونگسو نمیتونست اونا رو مقصر بدونه اونا هم زندگی خودشون داشتن اون نمیتونست مجبورشون کنه که مدام پیشش باشن پس به عنوان یک دوست خوب قول داد که دیگه کار احمقانه ای انجام نده به هر حال حتی اگه برای دیدن جونگین هم تلاش میکرد اون بهش اجازه ورود نمیداد پس تلاش کردن دیگه چه فایده ای داشت؟

کمرش قوس داد و بالا تنه ش بلند کرد و روی پاهای دردناکش وایستاد. بدن کوفتش به آشپزخونه کشوند به امید اینکه ببینه چیزی تو یخچال مونده یا نه چون از دیروز چیزی نخورده بود داشت از گرسنگی ضعف میکرد و باید قبل از اینکه از هوش میرفت چیزی برای خوردن پیدا میکرد.

یک بشقاب از کیمچیِ اسپاگتی تو یخچال مونده بود.
دستور تهیه ای که خودش به بکهیون یادش داده بود.
غذا رو گرم کرد پشت میز نشست و چنگال توی اسپاگتی فرو کرد بلندش کرد و چرخوندش بعد وانمود کرد که داره اون به جونگین میده.

"کیونگسو:این بخور نینی برات خوبه

تصور کرد که جونگین به جلو خم شده و اسپاگتی رو می خوره.

اشکاش جاری شد.

"تو این درست کردی؟(جونگین در حالیکه دهنش آب افتاده بود پرسید.)

اون چقدر خوش شانس بود که دوست پسری داشت که به این خوبی آشپزی میکرد.

"کیونگسو:آره(با افتخار گفت و رو به روش نشست.)

"جونگین:پوفف..چرا اونجا نشستی..!
پاشو بیا روی پای من بشین و بهم غذا بده..!

کیونگسو چشماش براش چرخوند اما بلند شد و روی پاش نشست.

"کیونگسو:خوشحالی حالا؟

جونگین سرش تکون داد و کیونگسو خندید.

"کیونگسو:خیلی بچه ای..!

جونگین دستاش دور کمرش حلقه کرد و سرش روی شونه اش گذاشت.

"جونگین:آره..من بچه ی توعمم.

کیونگسو با چنگال از اسپاگتی برداشت و کمی توی بغلش چرخید تا بهش غذا بده.

"جونگین:اومم..خوشمزه تر از چیزیه که بنظر میرسه.(با دهن پر از غذا گفت.)

"کیونگسو:فکر می‌کنم که بهت گفتم با دهن پر حرف نزن اول بجو بعد حرف بزن..!

جونگین با صدای خفه ای از پشت عذرخواهی کرد و کیونگسو گوشه لبش که سسی شده بود رو پاک کرد.

I .still. love. you(kaisoo_translation)Where stories live. Discover now