-10-

492 128 115
                                    

(سونگچول)

گریه می کرد و التماس می کرد که دستش نزنم، اما من لجبازتر از این حرفا بودم چون لعنت اون در حد مرگ وسوسه بر انگیز بود! و من اهل شهوت و عشق بازی بودم پس چرا کنه؟ هر دو دستش رو با دست چپم گرفتم و بالای سرش قرار دادم تا در آخر به چشماش نگاه بندازم و لبخند پیروزمندانه ای بزنم و بعد دستم رو زیر بلوزش حرکت دادم
"نه بس کن!!!"

چشمام از شدت شوک گشاد شد و به چشماش که شبیه چشمای توله سگ های بامزه شده بود نگاه کردم، سینه های نرم و نسبتا بر آمده ای داشت ..و تعجب می کنم که چرا قبلاً به این موضوع توجه نکرده بودم؟ خب شاید چون هیچ وقت ندیده بودم لخت شه و در کل اونقدرها زیر پیراهنش به چش نمیومد

سینه هاش رو آروم با دوتا انگشتای شستم فشار دادم که چشماش رو آهسته بست و آروم ناله کرد

باید اعتراف میکردم
واقعا حس خوبی میدادن

دستم رو از روی سینش برداشتم و بین پاهاش قرار دادم‌ ، به خاطر خیس بودنش لبخندی شیطانی زدم و بعد دستم رو روی عضوش قرار دادم و اون رو آهسته لمس کردم ، کنجکاو شده بودم بدونم اون چه نوع عضوی داره

و ...حدسم درست بود،اون اندام زنانه داره و این یعنی جونگهان یه ترنس مرده

به خاطره همین اجازه نمیداد بهش دست بزنم ؟!!تشش-

وقتی دستم رو از روی شورت روی عضوش حرکت دادم بدنش دوباره لرزید که با پوزخند گفتم:

"مرد با اندام زنونه... جالبه.»

"برو کنار"
محکم هلم داد که کمی عقب برگشتم.
در واقع زورش اونقدرها نبود که بخوام زیاد عقب برگردم

با چشمای اشکی نگاهم کرد و همونطور که سعی میکرد صداش نلرزه روی تخت نشست و گفت:

"از الان بگم تو حق نداری تحقیرم کنی فقط چون با تو متفاوتم"

همونطور که اشک میریخت جدی گفت که خونسرد نگاش میکنم، چرا واقعا فکر میکنه که قراره به خاطره این موضوع تحقیرش کنم؟

"تو فقط زیادی بزرگش میکنی کسی قرار نیست به خاطره همچین چیزی تحقیرت کنه"

با حرفم پوزخندی زد و محکم اشکاش رو پاک کرد" اصلا میدونی چقدر به خاطره این اذیتم؟"

"برام مهم نیست که اذیتی یا نه"

همچنان با چشمای پاپی شکلش و اخم خفیفی که بر لب داشت نگاهم کرد که پوزخندی زدم و ادامه دادم:

DARL+ING♡Where stories live. Discover now