تمام وجودم part16

2.3K 191 14
                                    

جیمین

اسمات یونمین داره 🔞

از اول جشن رفتار تهیونگ و جونگکوک به کل تغییر کرده بود، من با این خرگوش احمق بزرگ شدم

از این رنگ عوض کردن ها و حساسیت هاش می تونم بگم ارتباطی بین جونگکوک و تهیونگ درحال رخ دادن هست.

زمانی که تهیونگ اومد از جونکگوک درخواست رقص کرد مطمئن شدم ارتباط آنها از یک دوستی هم بیشتر هست.

تو همین افکار بودم که یه آلفا بهم نزدیک شد گفت:

امگا افتخار رقص با بنده رو میدید؟

چهره جذابی داشت و هیکل رو فرمی اما به شوگای من نمی‌رسید و اینکه من یه آدم متعهد هستم .

از گوشه چشم دیدم شوگا با اخم داره میاد ،ای خدا قربون اون اخم کردنت بشم پیشی من♡

برگشتم رو به آلفا که نمی‌شناختم گفتم:

ممنون از پیشنهادتون اما من می خوام با آلفای خودم برقصم.

دست شوگا رو گرفتم و بردم وسط دو تا دستام دور گردنش انداختم ، شوگا هم با دستاش کمرم گرفت و باهم آرام میرقصیدیم و از وجود هم آرامش می‌گرفتیم.

شوگا: جیمین می خوام امشب تمام وجودم با تو یکی بشه ، می خوام امگای خوشگلم مارک کنم ،دیگه کسی بهت نگاه چپ نکنه...
همه وجودم میشم؟!

جیمین: اوم آلفا انتظار داشتم زودتر بگی
یکم دیگه دیر میگفتی خودم یه حرکت میزدم
من امگا تو هستم ،فقط منو برای خودت کن لعنتی.‌‌..

و آروم لبام روی لباش گذاشتم
شروع کردیم بوسیدن همدیگر

همینطور که در حال بوسیدن بودیم کمرم چسبوند به خودش طوری که دیک هامون به هم کشیده میشد .

جیمین: شوگا من دیگه نمی تونم تحمل کنم
بیا بریم اتاق مون ‌‌‌‌...

دستم و گرفت به سمت امارت رفتیم تو آسانسور کسی نبود پس دوباره بوسه رو از سر گرفتیم

دستای شوگا از زیر لباس بدنم لمس می‌کرد
و این منو بیشتر تحریک می‌کرد

بالاخره به طبقه رسیدیم
شوگا منو انداخت رو کولش
یه اسپنک محکم زد به باسنم

جیمین: یواش وحشی دردم گرفت گربه وحشی

شوگا: که به آلفات میگی گربه وحشی

بذار نشونت بدم وحشی بودن چطوره جوجه!!!

در اتاق باز کرد وارد اتاق شد دربست .

روی تخت انداختم و و خیمه زد روم ‌.

شوگا: موچی خوشگلم ،مثل ماه می درخشیدی امشب
بعد دوباره شروع کرد بوسیدنم

لذت بوسیدن پر صداش وجودم گرفت سرم کج کردم و شوگا گردنم بوسه بارون کرد، همزمان دکمه های لباسم باز

Everlasting Love•°vkook•°Where stories live. Discover now