خلاصه نویسنده : تهیونگ همیشه میدونست که خیلی بدبخته..از دست دادن مادر و پدرش توی بچگی و چند بار تا دم مرگ رفتن..از اینا بگذریم..اون همیشه به امید جفتش بود که بالاخره پیداش کنه و از این همه رنج و عذاب دور بشه..اما الهه ماه دقیقا کسی رو براش انتخاب کرد که نه تنها از تهیونگ متنفر بود ، بلکه تصمیم گرفت ته رو بکشه تا اینکه بخواد جفتش شه!
. . . .
خلاصه من : کیم تهیونگ امگایی‌عه که مادر پدرشو توی بچگی از دست داده و با خاله کم سن و سالش زندگی میکنه ، جئون جانگ‌کوک پسرِ الفای پک به دلایلی که خودشم ازش خبر نداره از تهیونگ متنفره و یکبار اونو تا دم مرگ برده..علاوه بر اون..همه برای اینکه توی چشمِ پسرِ الفا جئون بیان به خودشون اجازه میدن که تهیونگو تحقیر کنن و کتکش بزنن..اما جانگ‌کوک ازین اتفاقات خوشحال نمیشه..البته ناراحتم نمیشه.. درواقع هیچ حسی نسبت بهش نداره..تا وقتی که میفهمه اون امگا جفتشه به خاطر نفرتی که به تهیونگ داره سعی میکنه جونشو بگیره اما غریضه گرگیش مانعش میشه..
. . . .
قسمتی از فیک :
" دیگه ازت خسته شدم..
ازت متنفرم!!!
تو و اون بچ واقعا برای هم ساخته شدین!
برای منم اون بیرون الفاهای زیادی هست که بخوان بفاکم بدن و حدس بزن چی؟؟ اونا قراره کونمو داشته باشن!
اگه فقط یروز از عمرم مونده باشه این مارک نفرین شده ی چندشو از روی گردنم پاک میکنم!!"
***
عاقا من بشدت این ففو دوس دارم اما برای خوندنش حتما باید صبر داشته باشین چون زمان میبره تا تهیونگی و جونگ‌کوکیمون عشق بینشون بوجود بیاد ولی در کل خیلی قشنگه:)))))
