فصل دو/ پارت دوم
بیا مرا آوار کن..
تا آباد شوم با چیدمان تو..
با .. لمس دستانت..
_وستا جعفرنیا_
انعکاس صدای شکستن و خورد شدن وسایل اتاق.. فضای راهرو رو تبدیل به یک کنسرت راک اِن رولِ منحصر به فرد کرده بود.. فریادهایی که شنونده رو به شک میانداخت.. که از سرِ خشم هست و یا قهقههای عصبی..
از لحظه ای که چانیول در سالن اصلی، هیبتِ تکیدهی جونگین رو دیده بود که تلو تلو خوران به تازه داماد نزدیک شد و بعد از پچ پچی کوتاه کنار گوش کیونگسو و گرفتنِ پاسخی چند کلمهای.. با قهقهههای جنون زدهاش توجّه همهی مهمانها رو به خودش جلب کرد.. درست از همون لحظه.. دردهای نقطهای و زنجیروار عجیبی شقیقهشو آزار میداد..
بکهیون روبه روش کنار در اتاق چمباتمه زده بود و با هر صدای بلندی از جا میپرید و گوشهی ناخنش رو میجوید.. با اینکه از شدت گرفتن سردردش گاهی چشمهاش جمع میشد و بیناییش تار.. امّا مسّر بود تا در هیچ شرایطی چشم ازش بر نداره.. شاید دنبال بهانهای بود تا به خودش ثابت کنه هکرِ کوچولو جاسوسیش رو کرده و از همه چی با خبره.. و فقط این تغییر چهره پوششی برای بدست آوردن مدارک مهمتری از چانیول هست.. نمیدونست چرا با این بدگمانیها شرایط رو بدتر میکرد.. چرا از این روزهای باقیمانده کنارِ پیشی لجباز نهایت لذّت رو نمیبرد.. چون در آخر که میدونست باید دیر یا زود خودشو گم و گور کنه.. حالا که جونگین برگشته بود.. کیونگسو عقلش سر جاش برمیگشت و جلسهی تعیین ریاست جدید به زودی برگزار میشد .. و چانیول باید برای زنده موندن، خودشو نیست و نابود میکرد..
با روی کار اومدنِ سیستم جدید.. مهرههای قدیمی سوخته به حساب میومدند و باید از صفحهی شطرنج خط میخوردند !
" قانون بازی! "
امّا سؤال اینجا بود که آیا واقعاً میتونست بدون راه انداختن هیچ معرکهای از دایرهی بازی خارج بشه؟! و یا ... میتونست به همین سادگی از بکهیون دست بکشه..؟ حتّی فکر بهش هم خنده دار بود! پوزخندی لبهاشو کش آورد .. انعکاس تصویر لبخندش در شیشهی ویترینی که سمتِ دیگهی راهرو قرار داشت، توجّهش رو جلب کرد .. این تصویر به شدّت در نظرش آشنا میومد.. به یادِ سری فیلمهای جوکر افتاد با لبخند معروفش.. امّا این بار به چشمهای خودش خیره شده بود و سعی میکرد تا چشمهای جوکر رو هم به یاد بیاره .. کنجکاو بود بدونه آیا اون لبخند معروف رابطهای پنهانی با یک نگاهِ غمگین داشته..؟ یا فقط چانیوله که تا این حد پوزخندش مرگبار به نظر میومد ؟!
YOU ARE READING
نگاهم کن | Look At ME
FanfictionFiction (فصل اوّل-کامل شده) •Genre: هیجانی/معمایی • رمنس/کمدی • اسمات/درام •Couple: Chanbaek,Kaisoo,Hunhan,Vkook •Read on: mostly 3 days a week. •Nc +18🔞 🌈(فصل دوّم در حال آپ) ••Author: نُقره 💫 - Noqreh ••Start: 08.Jan.20 توجّه!توجّه! : این فیک...