جونگ کوک وسایلی که برای پیک نیک نیاز بود و داشت تو ماشین یونگی می چید اما با یه سبد خیلی در گیر بود لاشی ای نصیب سبد کرد و همون موقع یونگی رسید و گفت: چیکار اون سبد بدبخت داری؟
جونگ کوک لگدی به سبد زد و گفت: دلم میخواد یکی و خفه کنم
یونگی سبد و با حالتی که خودش میدونست جا میشه تو ماشین گذاشت و گفت: بیا درست شد
جونگ کوک به سمت در ماشین رفت و گفت: بیا بشین کارت دارم
یونگی پشت فرمون نشست و همون جوری که به سمت خونه دوقلو ها میروند گفت: خوب بگو
جونگ کوک با اخمی که از امروز صبح از چهرش نرفته بود گفت: امروز که با وی حرف زدم بهم گفتم فکر میکنم تو داری باهامون بازی میکنی
یونگی به خیابون بعدی پیچید و گفت: خودت هم میدونی چرا این حرف و زده کیم وی آدم خیلی حساب گریه این و همه میدونن بعدش هم اگه همون بار اول بهت نخ میداد شک نمیکردی که این یه تختش کمه؟ اون داره با حساب و کتاب جلو میره و این بهترین کاره
جونگ کوک نگاه پوکری کرد و گفت: تو طرف منی یا اون
یونگی جلوی یه رستوران وایساد و همون جوری که نگاهش به بیرون بود گفت: پارک جیمین
جونگ کوک چشم چرخوند و گفت: محض رضای فاک یه لحظه حواست به من باشه جای پارک جیمین
یونگی به ماشینی که جلوی رستوران پارک بود اشاره کرد و گفت: نه اون پارک جیمینه
جونگ کوک سرکی کشید و با دیدن مربی پارک گفت: فکر کردم الان باید خونه باشه
یونگی نگاهی به جیمین که داشت وارد رستوران میشد کرد و گفت: اون روز ها خیلی کم خونه میره غذاش و همیشه بیرون میخوره
جونگ کوک با تعجب نگاهش کرد و گفت: اینا رو از کجا میدونی؟
یونگ نگاهش کرد و گفت: چون همیشه اطراف خونم میبینمش فکر کنم هم محله ای باشیم اما هیچوقت تخم نکردم برم دنبالش تا ببینم کجا میره
جونگ کوک پس سری محکمی زد و گفت: پس باید بهت بگم تخم کن و عین مرد برو دنبالش
یونگی که تازه فهمیده بود جونگ کوک تو گیر و دار حرف زدتش گفت: پدرت و گ.....
جونگ کوک خندید و گفت: برای گاییدنش باید تو صف بمونی اول مامانمه بعد خودم بعد چند تا از همسایه ها و فامیل
یونگی خندید و گفت: کیر خل
وقتی که جیمین از مغازه خارج شد جونگ کوک گفت: یه نقشه ای دارم .......
🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡
هوا گرم بود و اون تیشرت آبی رنگ هم به تنش چسبیده بود غذایی که از رستوران گرفته بود و رو صندلی گذاشت و نگاهی به خیابون خلوت کرد
YOU ARE READING
kookv in love with tweens [ Completed ]
Fanfictionعاشق دوقلو ها 🍸 تریسام کوکویته یونمین ژانر: مدرسه ای عاشقانه درام هپی اند اسمات دو قلو های کیم تهیونگ وی دو تا معلم یه دانش آموز پسری که هیچ وقت نمی بازه نه بازی بسکتبال و نه بازی عشق و یه عشق ممنوعه که قبول کردنش سخته