part 4

5.2K 854 172
                                    

جونگ کوک وسایلی که برای پیک نیک نیاز بود و داشت تو ماشین یونگی می چید اما با یه سبد خیلی در گیر بود لاشی ای نصیب سبد کرد و همون موقع یونگی رسید و گفت: چیکار اون سبد بدبخت داری؟

جونگ کوک لگدی به سبد زد و گفت: دلم میخواد یکی و خفه کنم

یونگی سبد و با حالتی که خودش میدونست جا میشه تو ماشین گذاشت و گفت: بیا درست شد

جونگ کوک به سمت در ماشین رفت و گفت: بیا بشین کارت دارم

یونگی پشت فرمون نشست و همون جوری که به سمت خونه دوقلو ها میروند گفت: خوب بگو

جونگ کوک با اخمی که از امروز صبح از چهرش نرفته بود گفت: امروز که با وی حرف زدم بهم گفتم فکر میکنم تو داری باهامون بازی میکنی

یونگی به خیابون بعدی پیچید و گفت: خودت هم میدونی چرا این حرف و زده کیم وی آدم خیلی حساب گریه این و همه میدونن بعدش هم اگه همون بار اول بهت نخ میداد شک نمی‌کردی که این یه تختش کمه؟ اون داره با حساب و کتاب جلو می‌ره و این بهترین کاره

جونگ کوک نگاه پوکری کرد و گفت: تو طرف منی یا اون

یونگی جلوی یه رستوران وایساد و همون جوری که نگاهش به بیرون بود گفت: پارک جیمین

جونگ کوک چشم چرخوند و گفت: محض رضای فاک یه لحظه حواست به من باشه جای پارک جیمین

یونگی به ماشینی که جلوی رستوران پارک بود اشاره کرد و گفت: نه اون پارک جیمینه

جونگ کوک سرکی کشید و با دیدن مربی پارک گفت: فکر کردم الان باید خونه باشه

یونگی نگاهی به جیمین که داشت وارد رستوران میشد کرد و گفت: اون روز ها خیلی کم خونه می‌ره غذاش و همیشه بیرون میخوره

جونگ کوک با تعجب نگاهش کرد و گفت: اینا رو از کجا می‌دونی؟

یونگ نگاهش کرد و گفت: چون همیشه اطراف خونم میبینمش فکر کنم هم محله ای باشیم اما هیچوقت تخم نکردم برم دنبالش تا ببینم کجا می‌ره

جونگ کوک پس سری محکمی زد و گفت: پس باید بهت بگم تخم کن و عین مرد برو دنبالش

یونگی که تازه فهمیده بود جونگ کوک تو گیر و دار حرف زدتش گفت: پدرت و گ.....

جونگ کوک خندید و گفت: برای گاییدنش باید تو صف بمونی اول مامانمه بعد خودم بعد چند تا از همسایه ها و فامیل

یونگی خندید و گفت: کیر خل

وقتی که جیمین از مغازه خارج شد جونگ کوک گفت: یه نقشه ای دارم .......

🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡

هوا گرم بود و اون تیشرت آبی رنگ هم به تنش چسبیده بود غذایی که از رستوران گرفته بود و رو صندلی گذاشت و نگاهی به خیابون خلوت کرد

kookv in love with tweens [ Completed ]Where stories live. Discover now