part 27

5.1K 581 104
                                    

دو سال بعد

ته تو خونه هراسون دنبال چیزی میگشت وی بهش رسید و گفت: پیداش نکردی

ته سرش و تکون داد و گفت: نه نه دارن دیوونه میشم کجا ممکنه باشه

همین لحظه در باز شد

همین لحظه در باز شد

К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.

جئون جیهو

دختر تو خونه دوید و وی و ته به سمتش رفتن جونگ کوک وارد شد و گفت: ما رفتیم کلی .....
وی حرفش و قطع کرد: جونگ کوک چرا به ما نگفتی داری میبریش بیرون وقتی ما خوابیم جفتمون وحشت مردیم وقتی دیدیم جیهو نیست

ته دختر و بوسید و گفت: جیهو کوچولو چطوره

جیهو به پاپا ته ته چسبید و گفت: هوب
وی دختر و بغل کرد و گفت: بیا بریم لباس هات و عوض کنم برات

ته به سمت کوک اومد و گفت: بیرون چه خبر بود
کوک دستاش و دور کمرش حلقه کرد و گفت: یکم سرد و همه خیابون ها شلوغ بود و نگه داشتن جیهو واقعا سخت

تهیونگ بوسه ای رو لباش گذاشت و گفت: چرا نداشتیش خونه حالا فوقش یکی از ما رو بیدار میکردی

کوک سرش و به نشونه نه تکون داد و گفت: نه شما دو تا خیلی‌ خسته بودید دلم نیومد بیدارتون کنم برای همین گفتم جیهو رو ببرم

ته گونش و بوسید و گفت: چه همسر با فکری
کوک گفت: مثل من پیدا نمیشه
ته با خنده تایید کرد و گفت: البته که پیدا نمیشه تو تکی و واقعا هستی

کوک سرش و جلو برد و لبای ته رو محکم مکید
وی از اتاق خارج شد و همون لحظه هر دو جدا شدن وی گفت: به کارتون برسید جیهو داره بازی می‌کنه

ته به کوک نگاه کرد و بی صدا لب زد: از دلش در بیار
کوک دماغش و بوسید و گفت: عاشقتم

ته لپش و کشید و گفت: منم عاشقتم .

اون دو نفر و تنها گذاشت و به شما اتاق جیهو رفت
جونگ کوک کنار وی نشست و گفت: بیب چرا ناراحتی 
وی اخم کرد و گفت: ناراحت نیستم

کوک پهلوش و قلقلک داد و وی به خنده افتاد وقتی تو بغل کوک افتاد مرد لباش و بوسید گفت: عاشقتم وی شی

وی لبخندی زد و گفت: منم عاشقتم

موقع شام شده بوده که دور هم جمع شده بودن جیهو که بین ته و وی روی صندلیش نشسته بود دقیقا روبروی جونگ کوک بود

kookv in love with tweens [ Completed ]Место, где живут истории. Откройте их для себя