[Part 48] First time

3.1K 698 1.6K
                                    

پلک هاش بالاخره بعد از جدال با بی میلی و سنگینی که تحمل میکرد،از هم باز شدن و سقف اولین چیزی بود که بعد از به هوش اومدن مشاهده کرد.

چندباری پلک زد درحالی که در تلاش بود چرخنده هی مغزش رو به کار بندازه تا مکانی که درش هست رو تشخیص بده.

به بینیش چین داد و وزنش رو وی یه آرنج خالی کرد تا اطراف رو بررسی کنه.

اتاق مربعی شکل با دیوار سنگی که هیچ چیز بجز کمد کهنه و ملافه هایی که بدن کرختش رو استراحت میداد وجود نداشت.

منبع نور پنجره ی بالا سر هری بود که اجازه ی ورود نور مهتاب رو صادر میکرد و شمعی که کنار در چوبی میسوخت هم کمک اندکی به روشن تر شدن اتاق میکرد.

بخاطر میاورد قبل از بیهوش شدن توسط موجودات ترکیبی عجیب گرفتار شده بود اما اینجا شبیه زندان به نظر نمیرسید...پس کجا بود؟

صدای جیر جیر در چوبی رشته ی افکارش رو از هم گسیخت و نگاه هاش رو به فردی که در آستانه ی در ظاهر شد داد.

چهره ی شخص بخاطر نور کم مشخص نبود اما صاحب اندام قطعا یه زن بود و گویا چیزی در دست داشت‌.

-تو به هوش اومد؟

صدای ظریف و شکننده ی دخترونه در کسری ثانیه در مغزش ادراک شد و البته که اون صدا رو میشناخت.

-هی اینکه تویی آهو کوچولو...

با نیش بازی گفت و با کمک دست بدنش رو بالا کشید تا بتونه بنشینه.

دختر وارد اتاق شد و در رو بست. چند قدم که به جلوتر باعث شد تا چهره ی معصومش با کمک نورها خودنمایی کنه. اون چشمان همانند آهو همراه موهای بلند قهوه ای رنگ واقعا فریبنده به نظر میرسید

-اسمم فریا بود هری!

هری درحالی که پشت سرش رو می خاروند پاسخ داد.

-پس منم خوب میشناسی.

فریا پاسخی نداد تنها کنار هری زانو زد و کاسه ای که در دست داشت رو به سمت اون پسر گرفت.

-اینو خورد

هری نگاه های گیج و گمراهش رو بین کاسه ای که مایع سبز رنگی که چند گیاه رو درون خودش جا داده بود و چهره ی فریا چرخوند که اون دختر رو آماه کرد نیاز داره که توضیح بده.

-برای نیش ماهی بود...

ابروهای هری بالا پریدن. اون دختر خبر داشت که ماهی سیاه پای هری رو نیش زده؟این باعث شد تا اون پسر نگاهی به لباس هایی که به تن داشت بندازه تا مطمئن بشه عوض نشدن.

-لباسات رو عوض نکرد

-میکردی هم مشکلی نداشتم

هری با شیطنت گفت و دوباره نگاهش رو به سمت کاسه ای که هنوز در دستان فریا بود برگردوند. بویی از اون مایع به مشام نمیرسید و هری ایده ای نداشت که این باید دارو گیاهی باشه یا چیز دیگه ای.

Sea's whisper [L.S | Z.M]Where stories live. Discover now