Sea's whisper [L.S | Z.M]

[Part 37] Angel seems stronger

Listen to I'm not afraid by Tommee Profitt

➖➖➖

سم درحالی که با یه دست بازوی زخمیش رو چسبیده بود به سمت نرده های کشتی دوید تا بلکه در بین تاریکی و بارونی که حالا از شدتش کاسته شده بود،نایل رو پیدا کنه.

نایل بین زمین و آسمون تبدیل شد و مقابل چشمان سم با چرخی بین ابرها صعود کرد تا حال خوبش رو به اون دختر ثابت کنه.

نایل سرسخت بود و شیطان باید به خوبی میدونست ساده نمیتونه این انسان رو از پا در بیاره.

آردت لیلی سمت هری خم شد و بی معطلی لبهاش رو روی لبهای اون پسر قرار داد.

چشمان لویی از تعجب درشت شد هنگامی که هری بی درنگ اون موجود رو در بوسه همراهی کرد. با وجود اینکه میدونست تنها چیزی که از هری باقی مونده جسمش هست ولی غمی که گوشه ای از قلبش حس میکرد رو نمیتونست انکار کنه.

دست هری لابه لای موهای آردت لیلی پیشروی کرد و برای لویی یادآور بوسه ای بود که بین خودشون اتفاق افتاد.

لویی به زحمت نگاهش که بین لبهای اون دو نفر گیر کرده بود رو گرفت و به زخم پهلوی هری برگشت که چطور درحال ترمیم شدن بود. آردت لیلی داشت اون پسر رو تقویت میکرد؟

لبهای آردت لیلی از لبهای هری جدا شد و به محض باز شدن چشمان هری،لویی متوجه تیرگی حتی بیشتر اون چشم ها و ترمیم دو زخم بدن اون پسر شد.

"یه مایع سیاه تو بدنمه"

"تو جزیره این اتفاق افتاد،بعد از اینکه با آرورا خوابیدم..."

"لمس های لویی بدنمو میسوزونه"

"اون پاکه...حداقل از بقیه ما پاک تره...فکر کنم لمس های اون دختر بچه هم این بلا رو سرم بیاره"

"شاهکار قشنگیه...مال منه!"

هجوم افکار همچو گرگ وحشی به ذهن لویی باعث شد سرش رو پایین بندازه. اگه آردت لیلی کسی بود که هری رو تبدیل کرده و میتونست بدن اون پسر رو کنترل کنه...اگه هری شاهکار آردت لیلی بود پس نابود کردن خالق شاهکار میتونست خود شاهکار رو هم از بین ببره؟و شاید تنها پاکی میتونست به اهریمن مسلط بشه؟

درست مثل تمامی داستان اساطیر که خیر بر شر پیروز میشد و حالا لویی "خیر" محسوب میشد اما آیا قابلیت مبارزه با شیطان رو داشت؟

لگد هری روی قفسه سینه ی لویی نشست و اون پسر رو پخش زمین کرد و برای بار دوم روی بدن لویی خیمه زد‌.

هری زبونش رو بین دو دندون خود قرار داد و خنجر رو روی بازوی لویی کشید. پوست نازک اون پسر شکافته شد و خنجر تا ساعد دست لویی پیشرویی کرد تا خراش بزرگ تری رو خلق کنه.