part 28

2.8K 464 1.1K
                                    

Louis pov:
+بهتری هز؟

هری:گردنم درد میکنه،حس میکنم یکی با تبر زده قطعش کرده

موهاش رو نوازش کردم و گفتم:طبیعیه عزیزم،یکم تحمل کن،زود خوب میشی

هری:آه خدایااا تا کی باید اینو ببندم؟

دستش رو نوازش کردم و گفتم:تا وقتی که خوب شه

هری با غرغر خودش رو تکون داد و گفت:لویی نمیتونم ببینمت بلند شو وایسا

+یعنی میگی من کوتوله ام؟

هری:نه نمیتونم گردنم و خم کنم

+آهاا

هری:ولی تو کوتوله ی منی

+درد

هری:با این چیز عجیب غریب که تو گردنمه، نمیتونیم سکس داشته باشیم؟

+نه نمیتونی

هری:نههههههه من خوبم،اینو بکن بریم خونمون

+هری فقط هشت هفته اس

هری:هشت هفتههههه،یعنی 1ماه و26 روز دقیق تر بگم
56 روز1344 ساعت و80640 دقیقه و4838400 ثانیه و4838400000 میلی ثانیه

که من نمیتونم به کون خوشگلت دست بزنم

لبخند کوچیکی رو لبم اومد و گفتم:تو سرت چی داری استایلز،ماشین حساب؟

هری:آاااخ لویی بیا جلو،آخ درد دارم یه چیزی اینجاس

سریع از صندلی بلند شدم و گفتم کجا

هری به صورتش اشاره کرد و گف:بیاااا،اینجاااا

سرمو بردم جلو که دستاش رو دور گردنم انداخت،من و به خودش نزدیک کرد و محکم لپمو گاز گرفت

+هررررری کندی صورتمو ول کن آخ

هری بعد از چند دقیقه بالاخره ول کرد،لبخند بزرگی زد و گفت:آخیش انرژی گرفتم

+کندیش

هری:کندم که کندمم،مال خودم بود آخ سرم

+یکم استراحت کن سرت ضربه خورده

هری:آه بیا اینجا بوسم کن بعد

با بغض پیشونی هری رو بوسیدم و گفتم:استراحت کن عزیزم

هری:لو،لویی،لوییی لوییی لوییی لووووویم

+جونم

هری:داری چیزیو پنهون میکنی؟چیزی شده؟

نتونستم خودم رو بیشتر از این کنترل کنم تا اشکام نریزه،بغض آزار دهنده ای تو گلوم جا خشک کرده بود

+هری...

هری دستش رو برام باز کرد،با احتیاط رفتم و بغلش کردم

هری موهام رو نوازش کرد و گفت:هیش عزیزدلم آروم باش،چیشده؟

+زین خوب نیس، میترسم این دفعه دووم نمیاره

My broken heart(Ziam♡)Where stories live. Discover now