part 18

1.9K 322 68
                                    

چند بار به در اتاق کوبید و با سرش به داخل اتاق لیام سرک کشید.

_ میتونم بیام تو؟

لیام سرشو از روی برگه های جلوش برداشت و به هری نگاه کرد.

_ آره حتما... وقتی میری توی اتاق لویی دیگه زمان معنایی نداره ها؟

لیام با نیشخند گفت و هری سرشو با خنده پایین انداخت.

_ خب اون... داشت یه سری چیزا رو برام تعریف میکرد..

همونطور که به میز لیام نزدیک میشد لیام تونست قرمزی چشماشو واضح تر ببینه و با نگرانی بهش اشاره کرد که بشینه.

_ حالت خوبه هری؟ نگرانم کردی

هری سرشو تند تند تکون داد .
_ آره... نه چیزی نیست. خب اون... میدونی داستان غم انگیزی داره. یا شایدم ظرفیت من در برابر داستان زندگی بیمارام کم شده!

هری با شوخی گفت و لیام با خنده ابروهاشو بالا انداخت.

_ یا شایدم فقط در برابر داستان لویی؟!

هری تک خنده ای کرد ولی خیلی زود مودش دوباره تغییر کرد و خنده روی لباش ماسید.

_ لیام اون... واقعا زندگی سختی داشته... و تازه من هنوز همه جریانو نمیدونم! نمیدونم تا چه حد میتونم بهش کمک کنم که فراموش کنه و فقط پشت سر بذارتشون.

لیام سرشو به نشونه فهمیدن تکون داد و به هری لبخند زد.

_ هری تو تا همین الانشم بیشتر راهو رفتی! تو بودی که باعث شدی لویی بعد از همه اون اتفاقا بالاخره به یه آدم جدید اعتماد کنه! تو باعث شدی که اون دوباره بخواد زندگی کنه و ارتباط برقرار کنه... اگه تو نبودی من حتی نمیدونم که اون هیچوقت دوباره شروع به حرف زدن میکرد یا نه؟

هری با دو دلی سرشو به نشونه تایید تکون داد و لبخند زد.

_ اون به تو اعتماد داره هری! نه فقط به عنوان پزشکش و تو اینو خوب میدونی. پس سعی کن جواب اعتمادشو بدی.

هری به چشمای مهربون لیام لبخند زد و بعد از یه گفت و گوی کوتاه اتاقشو ترک کرد.

قبل از اینکه لباسشو عوض کنه و بیمارستانو ترک کنه دوباره به لویی سر زد. وقتی چهره غرق خوابشو دید با لبخند بهش نزدیک شد و پتو رو روش بالاتر کشید.

متوجه شد که کت خودش هنوز روی تخت لوییه و این باعث شد حس خوبی بهش دست بده ولی با دقیق شدن به چهره ظریفش همه غمای دنیا توی دلش جمع شد.

یه همچین پسر شکننده و آسیب پذیری چطور تونسته توی همه اون شرایط دووم بیاره؟ هری جوابشو نمیدونست.
ولی اینو میدونست که از این به بعد قراره همه چیز توی زندگی لویی خیلی متفاوت تر از گذشته باشه! خیلی متفاوت...

Don't let it break your heart [L.S] *Completed*Where stories live. Discover now