آنژین دو نوعه پایدار و ناپایدار که برای شما ناپایداره آنژین ناپایدار بدون مقدمه ایجاد میشه و بشدت خطرناکه و در 10درصد بیماران به سکته قلبی تبدیل میشه علتش کمبود اکسیژن مورد نیاز بافت ماهیچه قلبه
زین باید خیلی مراقب خودت باشی باید از چربی های اشباع شده مثل گوشت قرمز و لبنیات پرچربی کافئین و الکل و استفاده از سبزی های تازه غلات کامل و اسیدهای چرب پرهیز کنی
تو بخاطر شرایط روحیت به این وضع دچار شدی پیشنهاد میکنم حتما با یه روانشناس صحبت کنی وگرنه نمیتونی با این وضع ادامه بدی
ترس،استرس،ناراحتی،هیجان و هوای آلوده برات مثل سمه ما میتونیم با دارو و مکمل های غذایی به ویژه امگا3 با تقویت عضله قلب کاهش کلسترول و تقویت بافت همبند و تسهیل کار سلول های خونی علایم های آنژین رو کاهش بدیم
ولی نمیتونیم کاملا خوبش کنیم مشخصات و خط سیر پیدایش آنژین باید کنترل شه تعداد دفعات بروز آن در مدت زمان بروز درد مهمه اگر الگوی درد تغییر کنه باید حتما بهم خبر بدی ام و اینکه زین در آینده احتمالا مشکلات زیادی تو نفس کشیدن پیدا میکنی حتما حتما پشت گوش ننداز و مشکلی پیش اومد بهم خبر بده سوالی هست؟
+نه ممنون
بی تفاوت بودم بی تفاوت تر از همیشه چیزی حس نمیکردم حس خاصی نسبت به حرفای دکتر نداشتم خودم میدونستم یه مشکلی دارم ولی انگیزه ایی برای درست کردنش در خودم نمیدیدم از شنیدن این خبر شوکه نشدم ناراحت هم نشدم حتی یجورایی خوشحال هم شدم یعنی احتمالش بود بمیرم هم خودم هم بقیه رو خلاص کنم
سکوت سنگین اتاق رو صدای لرزون لویی بهم زد:شما مطمئنین شاید اشتباهی شده باشه
دکتر:هیچ اشتباهی نشده بنا بر درخواست شما چندین بار بررسی کردیم ولی متاسفانه ایشون مریضن
+کی میمیرم؟
دکتر:اینجوری ناامید نباش زین تو درمان میشی اگه رعایت کنی بهتر میشی
شان از اتاق خارج شد حدس میزنم به بهونه دارو رفت بیرون و لویی خودش رو پرت کرد رو صندلی تنها کسی که بی تفاوت بود من بودم
+دکتر کی مرخصم میکنی؟
دکتر:امشب از دست ما خلاص میشی زین بری که برنگردی دیگه تو بیمارستان نبینمت بچه
+مرسی
وقتی دکتر رفت بیرون لویی با ناراحتی که تو چهرش مشخص بود گفت:اون لبخند برا چیه؟خوشحال شدی؟ چرا انقدر خونسردی؟
متوجه شدم که ناخوادگاه لبخند کوچیکی رو لبامه
+خبر بدی نبود حس میکنم بعد از چندین سال خدا بالاخره صدامو شنیده
لویی دهنش رو باز کرد چیزی بهم بگه ولی دوباره دهنش رو بست با اخمای درهم از اتاق رفت بیرون و در و محکم بست
ESTÁS LEYENDO
My broken heart(Ziam♡)
Fanfic•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیش...
Part 17
Comenzar desde el principio
