تهیونگ متوجه شده بود که حقیر ندونستن خودش بعد از رد شدن از طرف جفتش خیلی سخته.
شاید امگا متولد شده بود تا تنها زندگی کنه و کسی بهش عشق نورزه و نتونه عاشق کسی بشه.
بدتر از همه این بود که وقتی چشماش رو میبست آلفا تو ذهنش ظاهر میشد، با اون هیکل جذابش، شونه های پهن که قفسه سینه ی بینظریش رو به نمایش میذاشت.
رفتار ' من هیچ اهمیت فاکی نمیدم' ش حتی اون رو سکسی تر میکرد.
اون هاله ی بد بوی اطرافش که همه امگا ها رو به زانو در میاورد.
صدای آروم و سردش که به بقیه میگفت گورشون رو گم کنن تو سرش بود.
آلفا به اون هم گفته بود که گورش رو گم کنه، ولی با این وجود هم فکر میکرد صداش بهترین چیزه، براش سوال بود که آلفا با اون صدای بهشتیش میتونه آهنگ بخونه؟
امگا سه سال بود از آلفا خوشش میومد، هیچوقت تحت تأثیر فرومونهای قوی آلفا قرار نگرفته بود، بلکه به بوی ملایم نعناعی که آلفا همیشه با خودش داشت، جذب شده بود.
دیشب امگا فهمید که اون بوی خوش، در واقع عطر طبیعی آلفای خون خالص هست.
متوجه شد که نه فقط نعناع، بلکه بوی نارگیل و امواج نرم، مثل آب شور یه جزیره بهشتی هم همراهشه.
نه، تهیونگ هیچوقت به یه جزیره بهشتی نرفته بود، ولی به جرات میتونست بگه که بهشت دقیقاً همین بو رو داره.
یاد دوران بچگیش افتاد، وقتی که توی دشت ها میدوید، بازی میکرد و خیال میکرد که کنار ساحله و اون بو جزئی از خیالپردازیهاش بود.
چقدر ناعادلانه، کسی که دلش رو شکسته بود، دقیقاً بویی شبیه به خوشترین روزاش داشت...
وقتی تهیونگ بچه بود، یادگرفته بود تو زمانهای سخت یا میتونی از غصه بمیری یا میتونی دوباره بلند شی و زندگیت رو ادامه بدی.
همیشه فکر میکرد که گزینه اول چیزی نیست که هرگز بخواد انتخاب کنه، ولی امروز خیلی وسوسهانگیز به نظر میرسید.
البته این اتفاق نمیفتاد، چون هنوز باید والدینش رو سربلند میکرد.
حتی اگه اینجا نباشن، میدونست که دارن نگاش میکنن و خوشحال نمیشن اگه از خودش دست بکشه.
از طرفی، کلی زحمت کشیده بود و هنوز راه طولانیای رو در پیش داشت.
درست میشد، شایدآخرش ولی درست میشد.
YOU ARE READING
GOLDEN STRING ~ KOOKV
Fanfiction~ریسمان طلایی~ تهیونگ امگای فقیر و سخت کوشیه که خانواده اش رو توحادثه ای از دست میده و مجبور میشه با خاله بدجنسش که همیشه اذیتش میکنه زندگی کنه. تنها امید امگا بین سختی ها و اذیت های اطرافیانش جفتیه که هنوز پیداش نکرده ولی چی میشه اگه بدنام ترین آل...
Part8
Start from the beginning
