part37

1.5K 257 248
                                    

کل محتوای کامنت های پارت قبل:
"آپلود کن دستم به شرتت" و یا "چرا پارت انقدر کوتاه بود؟😭😱" و یا حتی تهدید کردنِ باسن من و زنِ نداشته ام.

ولی در واقع علت این‌که امروز آپلود کردم، به "✨️" دادنِ دهن من نبود. به خاطر تولد پیشی هیونگ آپلودش کردم.
خلاصه که سعی کنید لذت ببرید از پارت.
______________

چند دقیقه ای می‌شد که جونگکوک رو سوار ماشینش کرده بود و به سمت اون کارخونه ی قدیمی حرکت می‌کرد.
بعد از این‌که خیابون فرعی رو پیچید، نیم نگاه کوچکی به جونگکوک که لب هاش رو با استرس گاز می‌گرفت انداخت و دوباره نگاهش رو به خیابون پیش روش داد.
_انقدر نگران نباش. الاناست که برسیم.

_مگه می‌تونم نباشم؟

_به این فکر کن که دوست نداری با این وضع ببینتت.
با انگشت هاش روی فرمان ماشین ضرب گرفت.
_شبیه جنازه ها شدی. دستت رو هم که این‌طوری کردی.
بعد به دست جونگکوک اشاره کرد.

جونگکوک نگاهش رو به باندِ قهوه ای شده -به خاطر خشک شدنِ خون- داد و گفت:
_چیز مهمی نیست.

_برای تو مهم نیست. برای تهیونگ ‌مطمئنم که مهمه.

وقتی جونگکوک دستی به باند خونی شده اش کشید، نامجون گفت:
_نمی‌فهمم آخه. مگه بچه ای؟ داهیون گفت چطوری به اون آینه مشت زدی. ولی قطعاً این خونِ اون نیست. واقعاً نمی‌تونی ۲ دقیقه هیچ‌ کاری نکنی؟

_آه...بس کن لطفاً! دست خودم نبود.

_لابد دو روز دیگه دست خودت نیست و می‌گیری برادر دسته ی گل منو هم می‌زنی.

جونگکوک با شنیدن این حرف قیافه اش رو کج کرد و به سمت نامجون برگشت.
_داری از این‌که با تو اومدم پشیمونم می‌کنی!

_خیلی خب! شوخی کردم. من فقط نگ...

_شوخی های مسخره نکن! حداقل در رابطه با تهیونگ نکن.

نامجون نفس عمیقی کشید و دوباره روی فرمان ضرب گرفت.
_گفتم که. فقط یه شوخی بود.
وقتی سکوت جونگکوک رو دید گفت:
_من فقط نگرانتم. هم نگران تو و هم نگران تهیونگ. مطمئنم با دیدن این قلبش می‌شکنه. به نظرم بهتره تمیزش کنی.

نگاهش رو به دست خودش داد و نفس عمیقی کشید.
_با چی تمیزش کنم؟

_فکر کنم توی داشبورد یه چیزایی باشه. اگه سوکجین برشون نداشته باشه.

جونگکوک داشبورد رو باز کرد و با دیدن بسته ی باندِ تمیز، ابرو بالا انداخت و برش داشت.
_نمی‌فهمم این چرا باید تو داشبوردت باشه.
گفت و بسته اش رو باز کرد.

_کار از محکم کاری عیب نمی‌کنه.
نگاهی به جونگکوک که داشت باند خونی شده رو باز می‌کرد انداخت و گفت:
_بغل در بطریِ آبه. برش دار و با اون تمیزش کن.

cat boyWhere stories live. Discover now