Part 5

224 67 160
                                    

نیلوی قشنگم، دونگسنگم خوشگلم
تولدت مبارک
مدت زیادی نیست که شناختمت ولی گذروندن زمان با تو بهم انرژی میده! خیلی خیلی خیلی خیلی دوستت دارم.
امیدوارم یه روزی بتونم خارج از گوشی ببینمت و محکم بغلت کنم. فعلا بغل و بوس مجازی من رو برای تولدت بپذیر.

بووووسسستتتت دارم زیاااادددد
ممنونم تو زندگیم اومدی
ممنونم ایده ت رو بهم گفتی تا بنویسم، ممنونم که خالق فیس‌لس بودی

تولدت هزاران بار مبارک

⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠ ⁠)⁠♡⁩⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠ ⁠)⁠♡⁩⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠ ⁠)⁠♡⁩⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠ ⁠)⁠♡⁩⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠ ⁠)⁠♡⁩⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠ ⁠)⁠♡⁩⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠ ⁠)⁠♡⁩

خسته شده بود ولی این آهنگ آخر بود. پشت میکروفون ایستاد و گیتار برقیش رو محکم توی دستهاش گرفت و لبخند زد و گفت:"آماده اید؟ قول داده بودم یه کار کاور براتون آماده کنم!"

همه با جیغ، لایت استیک هاشون رو تکون دادن و بعضیا جوری جیغ میزدن که چانیول حس میکرد احتمال داره از حال برن. خندید و گفت:"هی هی، آروم! سلامتی شما برام مهمه!"

و یه تکه از آهنگ رو نواخت و بعد دستش رو روی سیمها گذاشت تا ساکن بشن و صدایی نیاد و گفت:"ما کی هستیم؟"

و همه یه صدا فریاد زدن:"Murky!"

چانیول لبخندی زد و شروع کرد به نواختن آهنگ و وقتی به پارت شروع رسید، با قدرت شروع به خوندن کرد:"
Some nights, I don't even sleep
Chest tight with anxiety
Stay up to see the moon leave the sky
Some days, I'm not even me
Same old insecurities
They tell me there's something going wrong inside"

همه چیز براش مثل یک نوار ویدیویی میگذشت! اون شب، تنهایی، استرس، ولی نمیتونست هیچ چیزی رو نشون بده! اون باید با لبخند ادامه میداد:"

I've been there, down that road
When you need me, I'll be here to let you know
It's gonna be okay
Everyone needs a bad day
Remember you told me
You're not alone, just pick up the phone
And call me whenever you're feeling lonely
Remember you told me
You're not alone, just pick up the phone"

دردی که اون شب، وقتی توی کوچه ایستاده بود و پشت هم شماره اون رو میگرفت، و جوابی نمیشنید، هنوز هم براش تازه بود. اون زخم هیچ وقت قرار نبود خوب بشه. اون شب، بیشتر از صد بار بهش زنگ زد و زنگ های آخرش، با گریه بهش میگفت تو رو خدا گوشیت رو بردار! حتی اگر نمیای، حتی اگر منو نمیخوای، گوشی رو بردار! ولی هیچ کس، جوابش رو هم نمیداد. زمستون نبود، ولی اون شب چانیول از سرما میلرزید! سعی کرد صداش نگیره و ادامه داد:"

Break down 'cause you're breaking through
No sky is forever blue
Things bloom whenever they've seen the rain
Your thoughts lie, but I know the truth (I know the truth)
The best days are ahead of you (ahead of you)
Tomorrow isn't your yesterday
I've been there, down that road
When you need me, I'll be here to let you know
It's gonna be okay
Everyone needs a bad day
Remember you told me
You're not alone, just pick up the phone
And call me whenever you're feeling lonely
Remember you told me
You're not alone, just pick up the phone"

Faceless (Completed)Where stories live. Discover now