22

3.1K 289 15
                                    

ببخشید نصفه آپ شده بود 😊

( یک هفته بعد )

وارد اتاق خواب شون شدن

ته: اخیش خونه

کوک: خیلی بهت سخت گذشت نفسم ؟

ته: قبول کن جونگکوک خونه یه چیز دیگه است

کوک: اهوم اما تا وقتی که روحش باشه

تهیونگ خنده دلبرانه ای برای همسرش کرد ، جونگکوک سرش رو بوسید

کوک: چیزی نیاز داری زندگیم ؟

ته: کوک میشه بریم حموم ؟ خیلی کثیفم

کوک: چشم عزیزم بریم

وارد حمام شدن ، روی گچ دست تهیونگ کیسه ای که از داروخانه خریده بود رو کشید تا گچ خیس نشه

لباس های خودش و تهیونگ رو در آورد ، دوش رو باز کرد و آبش رو برای بدن کوفته همسرش تنظیم کرد

کوک: دماش خوبه ، بیا عزیزم

با هم زیر دوش رفتن تا بدم هاشون خیس بشه ، تهیونگ به قیافه خسته جونگکوک نگاه کرد

توی این یک هفته جونگکوک حتی خیلی کم خوابیده بود و خیلی خسته بود

روی موهای تهیونگ شامپوی وانیلی رو ریخت و آروم مشغول شستن موهاش شد

آروم موهای نرم و لطیف تهیونگ رو‌ ماساژ داد تا خوب تمیز بشه ، می دونست تهیونگ از اینکه کثیف باشه متنفره

موهاش رو آروم با دوش سیار شست ، موهای خودش رو هم همین طور و بعد از اون آروم بدن تهیونگ و بعد بدن خودش رو

از حمام بیرون اومدن ، جونگکوک بدن و موهای تهیونگ رو خشک کرد

هوپی آبی و شلوار راحتی همرنگش رو تنش کرد ، خودش هم یه رکابی مشکی با شلوار و سویی شرت ستش رو پوشید

تهیونگ روز تخت دراز کشید ، جونگکوک کمی اتاق رو مرتب کرد ، دمای اتاق روند درجه بالا برد

در آخر زیر ملافه نرم و گرم رفت ، آروم بدن کوفته همسرش رو بغل کرد

گردنش رو بوسید و بویید ، با این کار آرامش به تک تک رگ های بدنش تزریق شد و کم کم هر دو به خواب عمیقی فرو رفتند ..........

( دو ساعت بعد )

با زنگ خوردن گوشی جونگکوک از خواب بیدار شد ، بدنش رو به آرومی کش داد

گوشی رو با دست سالمش برداشت و جواب داد

ته: بله پدر

هوانگ: اوه ببخشید بیدارت کردم

ته: نه نه دیگه وقتش بود بیدار بشم ، اگر با جونگکوک کار دارید اون خوابه

هوانگ: هوم می دونستم اون واقعا توی این یک هفته خسته و ناراحت بود ، بگذریم با بچه ها می خوایم بیایم اونجا تو مشکلی نداری ؟

BEAUTY AND THE BEAST [Kookv]Where stories live. Discover now