2

4.7K 453 23
                                    

داوی سالن غذا خوری در حال صبحونه خوردن بودن و مثل همیشه تلویزیون روی شبکه اخبار بود

مجری خبر: در حوالی فضای سبز سئول در کلبه ای دو جنازه پیدا شده است ، جنازه ها متعلق به دو نوجوان 15 ساله بوده و به بدترین نحو به قتل رسیده اند و پلیس در حال تحقیقات بیشتر است

رزان: واقعا که می ممکنه دوتا نوجوان رو بکشه

همون طور که لقمه کوچکی داخل دهنش میزاشت گفت اما با فکری ناگهان سرش رو بالا آورد

رزان: جونگکوک لطفا بیشتر مراقب باش باشه عزیزم ؟

جونگکوک لبخند شیرینی زد

کوک: نگران نباشین مادر من مراقب خودم هستم

و با همون لبخند شیرین به خوردن صبحونه اش ادامه داد

کوک: با اجازه من دیگه میرم مدرسه

رزان: بازم میگم مراقب باش

کوک: چشم

بلند شد و به مادرش تعظیم کرد ، لپ تپل تهیونگ رو محکم بوسید امت وقتی به پدرش رسید با صورتی بی حس خداحافظی زیر لب زمزمه کرد و از سالن خارج شد

رزان آهی از تاسف کشید ، رابطه اون پدر و پسر به هیچ وجه خوب نبود و رزان خوب می دونست همه اینا تقصیره شوهرشه ...........

( 7 ساعت بعد )

بازم کلبه کوچکی غرب در خون بود ، بازم دو نفر دیگه کشته شده بودن

خسته از شکنجه کردن اون دو و در آخر کشتن شون روی کاناپه قدمی خودش رو پرت کرد

چرا دنیا نمی خواست بفهمه تهیونگ ماله اونه ؟ چرا بقیه نمی خواستن اینو بفهمن؟ و از اون مهم تر چرا در مقابل فهمیدن این موضوع مقاومت می کردند ؟

چشم هاش از خستگی روی هم افتاد

& کیم جونگکوک کلبه در محاصره است تسلیم شو

با شنیدن صدای بلند گوی پلیس قهقهه مستانه ای زد و همون جور بی حرکت موند

پلیس ها دره کلبه رو شکستند و وارد کلبه شدند ، درست پونزده اسلحه به سمتش نشونه رفت

اما جونگکوک بی حس روی کاناپه لم داده بود و براش مهم نبود

& کیم جونگکوک تو متهم به قتلی آروم بلند شو و دست هات رو بزار پشت سرت

کوک: من آدم حرف گوش کنی نیستم آقا پلیسه

با چاقوی خونی که توی دستش بود به سمت پلیس ۷ا حجوم برد

+ اون مسلحه مراقب باشید

چند تا از پلیس ها رو به ضرب چاقو از پا در آورد ، زخم های عمیقی بهشون زده بود

BEAUTY AND THE BEAST [Kookv]Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora