هندسام: بعد از ظهر همگی بخیر!! بجز نامجون!
تهته: بعد از ظهر توهم بخیر
نامی: من که گفتم ببخشید!! بیبی
تهته: خخخ تو؟
هندسام: آقا قرارمونو یادش رفت!! جای اینکه با من وقت بگذرونه تو شهر میچرخیده..
نامی: بیبی من توراهم.. سریع میرسم اونجا..
هندسام: با من حرف نزن... نمیخوام قیافتو ببینم
هندسام: الان چی بدتر از اینه که با یه کاپل عشقولانه گیر بیافتم
تهته: عووو ست کردن
نامی: بیبی نشستم تو ماشین.. دارم راه میافتم الان میرسم اونجا
هندسام: تو که نمیتونی رانندگی کنی!!
نامی: من با دوستمم... اون رانندگی میکنه
نامی: باور کنهندسام: باشه فقط هم چون کیوتی
هندسام: ولی تروخدا زود بیا من دیگه نمیتونم با این کاپله یه جا باشم
تهته: حداقلش تو با یه کاپل گیر افتادی
هندسام: مگه با کوک تو خابگاه نیستین؟
تهته: آره ولی..
هندسام: خخخ چیکار میکنن؟
تهته: غیبت
تهته: هیونگ ریز به ریز اتفاقاتی که توی دنس کلاب، موقعی که کوک نبوده رو براش تعریف میکنه
هندسام: گفتی رقص
میخوان رقص بازی کنن
تهته: خوش بگذره
.
.
.
نامی: یا خدااااا
کوکی: چی شده
نامی:
هوپی: خخخخخ
نامی:
کوکی: جیمین!!
نامی: وقتی اومدم تو اتاق ریختن پشمامو حس کردم!!
کوکی: 😂😂
نامی: خوبه جین بهش خوش میگذره..
تهته: هممون یه روز باید جمع شیم و یه کاری مثل این انجام بدیم
تهته: کارائوکه چطوره؟
هوپی: ما که نمیتونیم بخونیم
کوکی: از طرف خودت حرف بزن
تهته: فقط برای خوش گذرونیه هیونگ
نامی: با خوندم دنیاتونو تکون میدم
هوپی: خخخ باشه میبینیم
_________________________________
وبلاخرهههه بعد دو هفته تونستم عکسای این پارتو اپلود کنممممم، مگه اپلود میشد بی پدر...
YOU ARE READING
Amigos/ bts groupchat
Fanfictionچی میشه اگه جیهوپ تصمیم بگیره دوستاشو باهم آشنا کنه؟... (پارت ها کوتاهن) ☁︎اسم آیو: رفقا ☁︎کاپل: تهکوک، یونمین، نامجین، هوپ؟؟ ☁︎ژانر: فلاف، رمنس، کمدی ☁︎نویسنده اصلی: hazy_lush ☁︎روزهای آپ: جمعه و چهارشنبه