چت شوگرکت و دابل‌بانی:
شوگرکت: هی!
دابل‌بانی: هی؟
شوگرکت: چند وقته؟
دابل‌بانی: چی چند وقته؟
شوگرکت: چند وقته عاشق کیم تهیونگ شدی؟
دابل‌بانی: هاها چی؟ اشتباه فهمیدی
شوگرکت: هیچ اشتباه کوفتی نکردم
شوگرکت: دیدم از اون روزی که رفتیم باهم بیرون، یه چیزی فرق کرده
دابل‌بانی: منظورت چیه؟
شوگرکت: چشمات
دابل‌بانی: چشام؟
شوگرکت: با اون چشای بامبی طورت نگاهش میکنی
دابل‌بانی: من چشمام بامبی نیست
شوگرکت: جون خودت
شوگرکت: شاید بنظر بیاد هیچی نمیگم یا اهمیتی نمیدونم که چه کوفتی داره تو چت میشه ولی فهمیدم...
دابل‌بانی: پس همه میدونن ها؟
شوگرکت: جین و نامجون نمیدونن.. جیمین فکر میکرد ته رو تو کراش داره و توهم تنهایی از اول میگذروندی.. جیهوپم فکر کنم میدونه
دابل‌بانی: من از اول تنهایی نمیگذروندم هیونگ
دابل‌بانی: من عاشقش شده بودم
شوگرکت: میدونم فقط از کِی؟
دابل‌بانی: از خیلی وقت پیش..
شوگرکت: لعنت..
شوگرکت: امیدتو از دست نده بچه.. فقط صبر کن
دابل‌بانی: عاشقش میمونم هیونگ
شوگرکت: خوبه
YOU ARE READING
Amigos/ bts groupchat
Fanfictionچی میشه اگه جیهوپ تصمیم بگیره دوستاشو باهم آشنا کنه؟... (پارت ها کوتاهن) ☁︎اسم آیو: رفقا ☁︎کاپل: تهکوک، یونمین، نامجین، هوپ؟؟ ☁︎ژانر: فلاف، رمنس، کمدی ☁︎نویسنده اصلی: hazy_lush ☁︎روزهای آپ: جمعه و چهارشنبه
