76

179 42 1
                                    

26 November

بالاخره رازشون برملا شد.

من یه آدم بالغم و باید بدونم که بدنم چه مشکلی داره.پدر و مادرم و دکتر رو مجبور کردم که بهم بگن و اونا هم نمیتونستن بیشتر از این نگهش دارن.
ظاهرا من از خیلی وقت پیش این بیماری عجیب رو داشتم.علائم اولیه نادیده گرفته شدن و حالا به نهایت خودشون رسیدن.

واو!به خانوادم افتخار میکنم که تلاش کردن تا اینو مخفی نگه دارن.حتی به خودمم افتخار میکنم که تونستم این اتفاقات عجیب و غریبی که توی سالهای گذشته برام رخ میداد رو نادیده بگیرم.الان حتی نمیدونم چقدر دیگه زندم..

یونگی

𝙳𝚒𝚊𝚛𝚢📕[𝚢𝚘𝚘𝚗𝚖𝚒𝚗]Where stories live. Discover now