🌊𝐏𝐚𝐫𝐭𝟐𝟓🌊

4.3K 820 107
                                    

جونگکوک بیبی چک به دست روی مبل نشسته بود و به دوخطی که روی بیبی چک نمایش داده میشد چشم دوخته بود!

تهیونگ کنار جونگکوک نشست و به چیزی که
کمی شبیه مداد بود نگاه کرد.

+چی شده؟

اروم پرسید و سرش و کج کرد و چهره جونگکوک و دید.

جونگکوک بیبی چک و روی میز پرت کرد و به تهیونگ که از صدای بر خورد بیبی چک به میز شیشه ای ترسیده بود نگاه کرد.

خنده ای کرد و تهیونگ و بغل کرد!

تهیونگ اروم دست هاش و بالا آورد و متقابلا جونگکوک و بغل کرد...اما اصلا اون بغل برای چی بود؟

جونگکوک ذوق زده تهیونگ و از خودش جدا کرد و لب هاش و میبوسید!

تهیونگ ثابت ایستاده بود و با تعجب به جونگکوک نگاه میکرد!

جونگکوک از تهیونگ جدا شد و به گوشیش چنگ زد و سریع داخل اتاقش دوید!

تهیونگ به جای خالی جونگکوک زل زده بود اروم سرش و تکون داد اون شیع سفیدی که جونگکوک پرتش کرده‌ بود و نگاه کرد‌.

+جونگکوکی برای دوتا خط اینقدر خوشحال بود؟

تهیونگ اروم با خوردش زمزمه کرد و سرش و کج کرد.

🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊

جونگکوک داخل اتاق اتاق با ذوق پای تلفن با جین و نامجون صحبت میکرد...

🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊

تهیونگ چند بار به اون دو تا خط نگاه کرد حتی کمی تکونش داد شاید چیزی که خوش حال کننده بود و نشون میداد!اما هیچی که هیچی!

با خارج شدن جونگکوک از اتاق به جونگکوک نگاه کرد و اون شیع مضخرف و روی زمین پرت کرد!

+جونگکوکی!اون چی نشونت داد که خوشحال شدی؟هر کار کردم فقط دو تا خط نشونم داد!

تهیونگ با دلخوری قر زد و لبهاش و اویزون کرد...

جونگکوک لبخندی زد و سریع سمت تهیونگ رفت و جلوش روی زمین نشست.بلوز تهیونگ و بالا داد و به شکم سفید و نرمالوش نگاه کرد‌.یعنی الان اون تو یه جنین کوچولو بود؟

تهیونگ با انگشتش چند بار به پیشونی جونگکوک زد و اخم کرد.

+خیلی بد جنسی!چرا به من نمیگی اون تو چی بوده!

جونگکوک آروم لبخندی زد و رون لخت تهیونگ و نوازش کرد.

_تهیونگ اون فقط دو تا خط و نشون میده!

+پس چرا تو خوشحال شدی؟

تهیونگ چشماش و چرخوند و دست به سینه شد.

𝐀𝐜𝐫𝐨𝐬𝐬 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐚||𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕Where stories live. Discover now