- جدیدا کم حرف شدی؟
- حوصله ندارم.
تن صداش پر از خشم بود.
چشماش دیگه روشن نبود و بیشتر به دوتا سیاه چال شباهت داشتن.
- شاید حرفات رو جای دیگه میزنی،واسه کسی دیگه..ولی بدون پیداش کنم زنده زنده آتیشش میزنم.
- جدیدا کم حرف شدی؟
- حوصله ندارم.
تن صداش پر از خشم بود.
چشماش دیگه روشن نبود و بیشتر به دوتا سیاه چال شباهت داشتن.
- شاید حرفات رو جای دیگه میزنی،واسه کسی دیگه..ولی بدون پیداش کنم زنده زنده آتیشش میزنم.
▪︎شکلات تلخ▪︎
رئیس جئون از دستیار دست و پاچلفتیش ناراضیه اما چی میشه که یه شب اون رو دوست پسر خودش معرفی کنه؟
_راستی این مردی که همراهته کیه جونگکوک؟ تاحالا ندیده بودمش.
جونگکوک با نگاهی کوتاه به یو...