۱۳)گفتی هری چیشده؟

577 155 115
                                    

میتونید با آهنگ Lonely از جنیفر و مالوما بخونید این پارت رو.

ووت یادتون نره.





****

اون دختر با تعجب نگاهش رو از موبایل آلیسیا گرفت و رو به لیامی که روبروش پشت میز نشسته بود و سرش رو توی دست هاش گرفته بود گفت:

   لوسی- باورم نمیشه...

   سرش رو بلند کرد و نگاهش رو به لوسی دوخت: منم باورم نمیشه...اصلا مگه من کی ام که یه نفر بخواد برام نقشه بکشه؟

   لوسی ابروهاش رو به هم گره زد: احمقی؟ تو از معروف ترین نقاش های اینجایی!کی امسال برنده ی جایزه ی نمایشگاه فریز *شد؟

    پوفی کشید و به صندلی تکیه داد: اگرم برای من نقشه کشیدن چرا میخواستن زین رو از سرراه بردارن؟

   دختر جیغ آرومی کشید:لیام! مخت کاملا هنگ کرده! معلومه که چرا میخواستن این کار رو بکنن! اون دختر میخواست به تو نزدیک بشه و زین رو کاملا یه مانع میدید.حالا هدف اصلیش چی بود؟ خدا میدونه...

   لی-یعنی بخاطر همین زین اون حرف هارو بهم زد؟

   لوسی با کنجکاوی چرخید سمت لیام: کدوم حرف ها؟

    سرش‌رو تکون داد و به دست هاش خیره شد: گفت ازم متنفره!! نمیخواد آدمی مثل من توی زندگیش باشه...گفت...گفت اصلا گی نیست...مگه میشه لوسی؟ میگه تحت تاثیر جو گفتم! آخه دروغ از این ضایع تر؟

   دختر با ناراحتی لب هاش رو آویزون کرد: باهات راجع بهش حرف نزد؟

   سرش رو تکون داد: معلومه که نه! صبح زود بهم زنگ زد میام گالری ببینمت حرف بزنیم! من بخاطرش فورا اومدم گالری...نمیدونم این آلیسیای عوضی از کجا سر و کلش پیدا شد و داشت گریه میکرد....

   یهو سرش رو توی دست هاش گرفت: خدای من!چجوری انقدر احمقم من؟

   لوسی از جاش بلند شد و روی زمین روبروی لیام زانو زد: هی! لی لیِ من،ما با زین حرف میزنیم و درستش میکنیم خب؟ تو اصلا احمق نیستی! تو خیلیم باهوشی...فقط زیادی مهربونی.همین!

   چپ چپی نثارش کرد: تا الان داشتی بهم میگفتی احمق!

    چشم هاش رو برای لیام چرخوند: حالا هرچی! بزار این جنده خانوم بیاد تا جرش‌ بدم!

چشم های لیام گرد شد: لوسی!

   انگشت اشارش رو سمت لیام گرفت: ساکت شو! زنیکه چهار حرفی‌ از راه نرسیده گوه زد توی رابطه ی شروع نشده ی شما دوتا غنچه ی نوشکفته.

Eyes Off You [Z/M]Where stories live. Discover now