3

479 54 58
                                    


zayn pov

+ چرا تیشرت تنت نیست؟!

به قیافه ی کیوتش نگاه کردم و ریز خندیدم..
- خب اینجوری راحتم.کسی هم که نیست بگم زشته جلوش لباس بپوشم...

گونش قرمز تر شد و گفت:
+ پس من چیم؟!

چشامو چرخوندم...
- ای بابا...هری...تو دوستمی.تنها دوستم در واقع.هر چند ی هفته هم نمیشه که همو دیدیم ولی تو بهترین دوستی هستی که این چند سال داشتم...نباید جلوت راحت باشم؟!

یکم نگام کرد و لبخند زد...اومد جلوم وایساد و گفت:
+ توام بهترین دوست منی......

چشماش برق میزد...لباش دقیقا رو به روم بود.قرمز.مثل گیلاس...ناخوداگاه به لباش نگاه کردم...لبخند زد...سریع نگاهمو برگردوندم رو چشماش...
+ لازانیا دوست داری؟؟؟از ظهر یه ظرفش مونده.....اگه دوست نداری میتونیم یه چیزی سفارش بدیم بیارن.
- دوست دارم...

رفت سمت یخچال و من نفسمو دادم بیرون...هووووف...من اصن کی نفسمو حبس کرده بودم؟!
- هری اینجا بانداژ پیدا میشه؟! زخم دستم باز شده...

سریع اومد و دستمو گرفت بین دستاش...خونم خشک شده بود رو دستم وزخمم همچنان باز بود و خون تازه ازش کم کم بیرون میومد...
+ کی باز شد؟
- ظهر...البته بسته شده بود ولی چند دقیقه پیش ک داشتم لباس عوض میکردم دوباره باز شد....

بدون حرفی اروم نوک انگشامو بوسید...خشک شدم...این چیکار کرد؟؟؟؟؟؟؟؟
هنگ بودم که دستمو ول کرد و رفت و با بانداژ برگشت...
اروم دستمو اول تمیز کرد و بعدم بستتش...
+ چرا اخه مواظب نیستی؟!

اروم و ناراحت زمزمه کرد...
فقط تونستم  نگاهش کنم...
+ حواست اصلا نیست...
- ببخشید...

یه لبخند کوتاه زد و بعد هم دستمو ول کرد...
+ بیا بریم غذا بخوریم...

سرمو تکون دادم...با کمک هم میزو چیدیم..صدای ماکرو ویو که اومد،خواستم بلند شم که هری نزاشت...
+ نه ...با اون دستت لازم نیست اینو برداری...خودم میارمش ....

چشامو چرخوندم.هری دستکشو برداشت و ظرف رو بیرون اورد و گذاشت رو میز...
+ خب میخوام یه جک بگم...

ریز خندیدم و گفتم:
- ناک ناک(همون تق تق عه خودمون...هری این جکا رو خیلی دوس داره)...
+ عهههههه،من میخوام جک بگم نه تو...
- باشه باشه ببخشید...بفرما....
+ ناک ناک...
- کیه؟!
+ به تو چه...

اول پوکر به همدیگه نگاه کردیم و بعد جفتمون زدیم زیر خنده....
- جوکات واقعا بی مزه ان هری
+ میدونم

و بازم خندیدیم...
***
بعد جمع و جور کردن وسایل و شستن ظرفا رفتیم و نشستیم تو حال...
+ فیلم ببینیم یا بازی کنیم؟!
- هممممم...بازی کنیم!
+ من یه برنامه دارم توگوشیم که مثل بازی جرئت حقیقته ولی دو نفرس.و خودش سوالا رو انتخاب میکنه...اوکی عه؟!
- اره.بد نیست..

diary of a psycho [zarry]Where stories live. Discover now