( یکم حس عکس رو توصیف کنیم )
چرا هر گاه به او میرسم مجبور به ترکش میشوم ؟
مگر گناه من چیست ؟
گناه من عاشق شدن است ؟
او مرا گناهکار خطاب میکنند ؟
اگر عاشق شدن گناه است ، اگر عاشق بودن جرم است ، مرا به عنوان کثیف ترین بنده ی روی زمین ، به این خاک معرفی کن .
آنگاه من هم گناهی دیگر مانند نداشتن خدایی که عشق را گناه مینامد ، مرتکب میشوم . آنگاه دیگر به خدایم هم عشق نمیورزم .
مگر دوست داشتن و عشق ورزیدن گناه نیست ؟
پس حتی خدایم هم لایق گناهکار شدن من نخواهد بود !
میدانی که نمیتوانم احساساتم را آنگونه که باید بروز دهم . نمیتوانم فریاد بکشم و بگویم خدایم را نمیخواهم .
مگر تقدیر و سرنوشت متفاوت نیستند ؟
تقدیر ، برخورد آدمی با کسری از ثانیه های زندگیمان است . ولی سرنوشت ، وجود آن آدم تا پایان راه زندگی ، با ماست . ( یادم نیست این متن برای کدوم داستان بود ولی برداشت خودم رو نوشتم . امیدوارم درست بوده باشه )
مگر تویی که خدا هستی ، تقدیر ، قسمت و سرنوشت ما را ننوشته ای ؟
مگر نمیدانی که چه خواهد شد ؟
چرا ؟
ما را بهم میرسانی که روزی از هم جدایمان کنی ؟
گاهی احساس میکنم خدایی وجود ندارد .
چرا که آنگونه که از او یاد میکنند مهربان نیست .
اگر مهربان بود ما را به گناه هم آلوده نمیساخت و بعد ، از هم جدایمان نمیکرد .
سرنوشتمان را میدانست و هیچگاه آنچنان تقدیری را برایمان رقم نمیزد که نهایتش ، یعنی سرنوشتمان ، جدایی باشد .
من خدایی ندارم ، جز آنکه خدایم او را از من جدا کرده .
اری .
چقدر تلخ است صحنه ی خداحافظی .
در کتاب مورد علاقه ام نوشته بود تلخ ترین خداحافظی ها مربوط به کسانی ست که مجبور به ترک میشوند ولی هنوز ، کمی عشق در وجودشان جریان دارد .
میدانی که عشق من حتی اگر در کنارت نباشم هم ، روز به روز بیشتر خواهد شد و یادآوری خداحافظی ام ، مرا به مرگ نزدیک تر خواهد کرد .
شاید هم خدا حق داشته و به خاطر نگفتن همان دوستت دارم ها _ که فکر میکردم با گفتنشان تو را از من دور خواهد کرد _ تو را از من گرفته .
ولی باز هم ، او ظالم است .
ظالمی که به من فرصت گفتنشان _ دوستت دارم ها را _ را حتی در زمان خداحافظی هم نداده ! ...
____________________________
یا :
_اروم باش
چقدر صدایش دلنشین بودم اما نمیدانم چرا نمیتوانستم حسش کنم صحنه های مبهمی از زندگی جلویم ظاهر شد
+دیگه وقت شما تمومه باید با ما بیاید .
و این است حکایت تلخ عادت هایی که ما را از هم جدا خواهد کرد .
_______________و در پایان این دنیا کسی لبخند میزند و میگوید :آنقدر ضعیف بودی که حتی نتوانستی به کسی که دوسش داری بگویی دوست دارم
حتی نتوانستید در مقابل خودتان ، از خودتان محافظت کنید و بعد ، خواهان مقابله با دیگری بودید .
شاید نگفتن دوست دارم ها برای این بودن که نمیخواستیم از دستشون بدیم ولی همین نگفتنا اونا رو ازمون گرفت .
نگفتیم چون هر جای دنیا هر کی که گفت عاشق یکی دیگس ، از دستش داد .
هر کی به یکی گفت دوسش داره ، فرداش ، دسته ی گلای مشکی رو گذاشتن بالای سر یک کدومشون .
نگفتیم و یادشون رفته که به چشمامون نگاه کنن ، نگاه نکردن و هیچ وقت حقیقتی رو که به زبون نیاوردیم نفهمیدن .
هیچوقت نفهمیدم که حکمت این تلاش برای از دست نرفتنا چیه .
به هر حال ، برای هر چی که تلاش کنی ، هر چیزی که برات مهم باشه رو ، زود تر از چیزایی که برات مهم نیست از دست میدی .
شاید هم ما درختانی هستیم که عاشق تبر ها شده ایم . عاشق آدمیانی که میدانیم هیچ فایِده ای برای مان ندارند ، بلکه زخمی ترمان میکنند .
ولی نمیتوان از درد این زخمی شدن ها دل بکنیم .
برایمان تبدیل به عادتی شده که اگر نباشد ، زنده نیستم .
درد ، شده است همه ی زندگی ما و ما قصد دل کندن از آن را نداریم .
شاید هم ، آن ها قصد دل کردن از ما را ندارند .
آری
طبیعت لحظه به لحظه دارد همین را در گوش آدمیان زمزمه میکند اما انگار همهی ما کر شدهایم و صدای نالهی درختانی که به دست ریزشاخه های تبرساخته قطع میشنوند نمیشنویم .
و اینگونه است که زندگی برایم کلمه مبهی شد و تنها معنی که توانستم از آن استخراج کنم این بود:
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردمزندگی .
معلومه که از اول گنگ نبود .
حتی همین الانشم معنی داره .
فقط ، درک کردنش یکم سخته . میدونی ؟
ز ؟ زجر ها و زخم هایی که در تمام طول عمر حس میکنیم .
ن ؟ ننگ ها و سرزنش های موجود در دنیا ، طغیان میکنند و هدفشان ماییم .
د ؟ درد هایی که سراسر وجودمان را خواهد پوشاند .
گ ؟ گرمایی که هیچگاه حس نخواهد شد .
و ی ؟ یاد کردن از دیگر حروف و هیچگاه یاد نشدن .
_____________
✨👀
نظرتون ؟
YOU ARE READING
دست نوشته های باران خورده [𝐑𝐚𝐢𝐧𝐲 𝐌𝐚𝐧𝐮𝐬𝐜𝐫𝐢𝐩𝐭𝐬]
Non-Fictionوضعیت : در حال آپ .🤎✨ روز آپ : نامشخص .🤎✨ یه سری از نوشته هام ، کوتاه یا بلند ، توی پارت های مختلف آپ کردم .🤎✨ البته نوشته ها به هم ربطی ندارن .🤎✨ موضوعشون رو هم مشخص کردم . 🤎✨ هر چند وقت یه بار ، پارت جدید بهشون اضافه میکنم .🤎✨ کامنتا و ووت ه...