جونگ کوک انقدر بی حرکت بود که انگار مجسمه سنگی خوش تراش بود .
چهره زیباش درون تاریکی زیاد مشخص نبود . ولی در همون نور کم مثل ستاره میدرخشید .
اصلا نگران رفتارش نبود چون غیر ممکن بود به تهیونگ اسیب بزنه . ولی انقدر دلش برای اون پسر تنگ شده بود که هر لحظه ممکن بود اونو بغل کنه و تا میتونه اونو بو کنه .
ولی نمیتونست تهیونگ رو بیدار کنه ... نباید این کار رو میکرد .
تهیونگ هم از بویی که احساس میکرد بیدار شده بود ولی ترجیح داد وانمود کنه خوابه .
نمیتونست زیاد چشم هاشو باز کنه چون جونگ کوک متوجه میشد پس از بین فاصله کم دو پلکش که پر از مژه بود به اون تصویر تار زل زد .
وای که چقدر دلش برای اون تنگ شده بود .
جونگ کوک انقدر بی حرکت بود که نگران بود که ایا نفس میکشه ؟
تنها چیزی که میشنید صدای نفس های خودش بود .
جونگ کوک یک دفعه از تخت بلند شد ... چیزی به صبح نمونده بود باید میرفت .
ولی جلوی خروجی چادر متوقف شد .
تهیونگ : نرو .
جونگ کوک با شنیدن اون صدای شکسته دیگه نتونست تحمل کنه و به سمت صدا چرخید .
چشم های تهیونگ به رنگ ابی بود در اون تاریکی میدرخشید .
جونگ کوک : منو میبخشی ؟
تهیونگ از روی تخت بلند شد و فاصله شو با جونگ کوک که وسط چادر ایستاده بود کم کرد .
تهیونگ : همیشه میگفتن این خوناشام بیگناهه ... پس اگه همه معتقدن که تو بی گناهی ... من میبخشمت .
جونگ کوک : ولی هنوز طلسم من باطل نشده ... باید بترسی که من اینجام .
تهیونگ : من نمیترسم ... فقط نرو . این قلب و مغز دیگه نمیتونه ... کم اوردم جونگ کوک .
و حالا فاصله دو نفرشون به اندازه ده سانتی متر بود .
جونگ کوک : مردم اگه منو با تو ببینن همه چیز نابود میشه .
تهیونگ : تا وقتی دورگه هست ... کسی به ما اهمیتی نمیده .
و فاصله رو انقدری کم کرد که لب هاش تاقریبا مماس لب های جونگ کوک بود .
تهیونگ : من پادشاهم ... بهت دستور میدم از من فاصله نگیری .
جونگ کوک چشم هاش پر اشک شده بود ولی سعی میکرد گریه نکنه ... دلش پر میزد که درون اغوش گرم تهیونگش گم بشه .
تهیونگ : قسم میخورم ... اگه بری خودم میکشمت .
و لب هاشو روی لب های جونگ کوک گذاشت .
حریصانه لب های جونگ کوک رو گروگان گرفته بود و با دو دستش صورت جونگ کوک رو گرفته بود .
جونگ کوک هم همکاری میکرد و بوسه رو درست مثل تهیونگ ادامه میداد .
![](https://img.wattpad.com/cover/320171793-288-k760844.jpg)
JE LEEST
Hybrid prince
Weerwolfوضعیت : در حال آپ کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... زمان آپ : روزی یک پارت میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا...