داداش کوچیکه

328 77 185
                                    

علامت شخصیت ها:

+ جین

* خانوم جون

/ جیهون

£ مامان جیهون

*****************************

جین


با صدای در از خواب بیدار شدم دست جونگکوکو آروم از دورم باز کردمو سمت در رفتم با باز کردنش نگاهم به قیافه طلبکار خانوم جون افتاد

+ جونم؟

* نمیخواید بیدارشید؟

سرمو به چهارچوب در تکیه دادمو چشمامو بستم:نچ

* جین شبیه بچه تخسا نشو چشماتو باز کن دارم باهات حرف میزنم

کلافه چشمامو باز کردم: چشمام بستست گوشمو که نگرفتم میشنوم

* زن عموت میخواد بره خرید

+ خب به من چه

* میگه خیابونا عوض شده نمیشناسه یکیتون ببرتش

+ جونگکوک که خوابه فکرشم نکن بیدارش کنم منم که کلا باهاشون حال نمیکنم با ماشین بیرون بره

* من نمیتونم بهش بگم اینا نمیبرنت با ماشین بیرون برو که

+ میخوای من بگم؟

* خیره نشو برو لباساتو عوض کن بیا ببرشون

+ ببرشون؟ من حوصله اون دخترای جیغ جیغورو ندارم

درو باز کردم و جونگکوکو به خانوم جون نشون دادم، صدامو پایین آوردمو گفتم: اینو میبینی اینجوری مثل بچه های معصوم خوابیده بیدارشه ببینه با رزی رفتم بیرون به همین درخت وسط حیاط آویزونم میکنه

* دخترا نیستن فقط زن عموتو جیهونن پس بهونه آوردنو تمومش کنو زودتر بیا

خواستم بازم مخالفت کنم که خانوم جون قبل از اینکه دهنمو باز کنم بی اهمیت به من سمت پله ها رفت آهی کشیدم کلافه برگشتم تو اتاق بعد از تعویض لباسم موهامم مرتب کردمو سمت تخت رفتم بوسه کوتاهی رو خال لب پایین جونگکوک زدمو از در بیرون رفتم بی اهمیت به جیهونو مامانش که آماده رو مبل نشسته بودن سمت آشپزخونه رفتم

+ من دارم میرم

* بیا بشین صبحانه بخور

+ منتظرن

* باشن تو که نوکرشون نیستی تا دستور دادن بری بدون صبحانه پاتو از خونه بیرون نمیذاری

لبخندی به مهربونیه خانوم جون زدم از وقتی یادمه نذاشته بدون صبحانه بمونم با قرار گرفتن قهوه جلوم تمام افکار دیشبم اومد جلوی چشمم تصمیم گرفته بودم همه رو ببخشم مخصوصا مامانو بابام یا در اصل عمو و زنعمومو اونا میتونستن منو به فرزندی قبول نکنن اونوقت تو کله دوره مدرسه موقع کارنامه گرفتن یا جلسه اولیا کسی نبود که بیادو هیچوقت طعم داشتن خانواده رو نمیتونستم بچشم یا همون عمه هام و عموم کسایی که هیچوقت ترکم نکردنو همیشه پشتم بودن یا همین پیرزن و پیرمرد که هیچوقت نذاشتن کمبود پدرومادرمو حس کنم من باید همه رو ببخشم، همه رو ببخشم تا بتونم مثل قبل با کسی که دوسش دارم شاد باشمو بخندم

moon or star [Kookjin_jinkook]Where stories live. Discover now