سردرد

424 79 76
                                    

_ با این حال این یه هفتت آروم باشی باید شک کنم، کابوسات بیشتر شده حواست هست جناب کیم؟

سرمو تکون دادم و چیزی نگفتم به حدی سرم درد میکرد که حال حرف زدن نداشتم

+ چیز زیاد واضحی معلوم نیست فقط یه قسمت از.......

& سلام آقایون ببخشید منتظرتون گذاشتم بفرمایید تو

_ خواهش میکنم این چه حرفیه

منم ترجیح دادم چیزی نگم بااین سردرد ترجیح میدم ساکت بمونم پس بدون اینکه چیزی بگم دنبال جونگکوک و سرگرد رفتم تو

_ خبری نشد؟ چیزی پیدا نکردید؟

& نه متاسفانه ما همه تلاشمونو......

قبول نباید با پلیس مملکت اینجوری حرف میزدم ولی در حدی عصبی و بی حوصلم که حوصله بهونه های الکی اینو نداشتم

+ مرسی از تلاشتون حالا اینجا برنامه یا یه کوفتی که بشه فیلمارو واضح تر کرد دارید؟

اخمای سرگرد توهم رفت و دست من عقب کشیده شد
جونگکوک جلوی من وایساد

_ من معذرت میخوام منظورش اینه که......

& مهم نیست همراه من بیاید

دستای جونگکوک تو دستام قرار گرفتو منو همراه خودش کشید واقعا خوشحالم که باخودم آوردمش وگرنه الان بازداشگاه بودم

چهارتایی بادقت به مانیتور زول زدیم

+ وایسا بزن عقبتر....همینجا.....میتونی واضحترش کنی؟

_ این چیه؟

& انگار یه تیکه از لباسشه یا یه چیزی تو این مایه ها

برگشتم به سرگرد بگم تنهایی فکر کرد که جونگکوک که پشت صندلیم وایساده بود فهمید میخوام یه چیزی بگم بدون اینکه اینا بفهمن پس گردنی آرومی زد و سرمو برگردوند

/ حالا میخوای با یه تیکه پارچه سیاه دزدو پیداکنی؟

برگشتم به اون سروانی که پشت مانیتور نشسته بود و با یه پوزخند مسخره اینو گفت نگاه کردم، هیچوقت فکر نمیکردم غیراز جونگکوک پوزخند کس دیگه ایم رو مخم باشه

+ آها الان یعنی اینکه شما اینو دیدید اما از اونجایی که عرضه پیدا کردن دزد از همین یه تیکه پارچرو نداشتید گزارششو ندادید؟

& سروان شما متوجه این شدید ولی گزارششو ندادید؟

/ نه قربان اصلا اینو ندیدیم

+ آره چون داشتید تموم تلاشتونو برای گرفتن دزد میکردید

برگشتم سمت سرگرد، حسابی اخماش رفت توهم که این سری من پوزخند زدم

با فشرده شدن شونم توسط جونگکوک ساکت شدم

_ واضح تر از این نمیشه؟

moon or star [Kookjin_jinkook]Where stories live. Discover now