𝚄𝚗𝚞𝚜𝚞𝚊𝚕 𝚕𝚘𝚟𝚎 : Part 14

732 66 45
                                    

و ... صدای زنگ در ؟ ...

همه برای چند ثانیه ساکت شدن و بعد اولین نفر که برای باز کردن در پیش قدم شد ، تهیونگ بود
آروم در رو باز کرد و یه دفعه ...

میسونگ عین جن وارد خونه شد :/

: سلامممممم ‌!!!

تهیونگ لبخند زد و میسونگ رو بغل کرد

_ سلام میسونگا خوش اومدی !

میسونگ خیلی شیک و مجلسی ، بیخیال وارد خونه شد و به همه سلام داد
بعد به جونگ کوک رسید دوباره داد زد

: جونگ کوکی اوپااااااااااااا

و از گردن جونگ کوک آویزون شد
و این بین صدای بکهیون بلند شد

: آیش ... دختره ی اسکل

میسونگ به بکهیون که سرش رو گرفته بود ، نگاه چپی کرد و انگشت فاکش رو بالا گرفت ( بعد میگن من بدم 😂🤌 )

°°°

بعد از اینکه آب ها از آسیاب افتاد ، همگی تصمیم گرفتن فیلم ببین
فیلم دیو و دلبر رو گذاشته کرده بودن ( کیا مثل من عاشق این فیلمن ؟ 🥺 )

بکهیون رو چانیول پهن شده بود و میسونگ هم روی کاناپه تک نفره نشسته بود
تهیونگ بعد از گذاشتن آخرین ظرف خوراکی ، به سمت جونگ کوک رفت و جونگ کوک هم دستش رو باز کرد تا تهیونگ توی بغلش بشینه

میسونگ هم واد د فاک گویان بهشون نگاه میکرد

: آممم تهیونگا ... الان نباید با پشت دست بزنی تو دهن جونگ کوک ؟ ...

جونگ کوک پوکر نگاهش کرد و تهیونگ آروم خندید

_ چرا باید همچین کاری بکنم ؟؟؟

میسونگ بیخیال شونه ای بالا انداخت

: این نزدیکی خطرناکه ... با شواهدی که من از این دراز جذاب دارم ، ممکنه شب توی خواب بهت تجاوز کنه ! ...

جونگ کوک اینبار داد زد

+ میسونگگگگگ !!! ... توی لعنتی ۱۷ سالته ! ... فکر کن اینا به گوش بابا ...

اما با دیدن نگاه دارک میسونگ ، حرفش رو خورد

: جرعتش رو نداری !

بکهیون یه دفعه پا برهنه وسط بحثشون پرید و فریاد زد

: اون فَک های بی صاحابتون رو ببندین و عوض حرف زدن یه چیزی کوفت کنین !!!!!

همه ساکت شدن و چانیول فیلم رو پلی کرد

تهیونگ به جونگ کوک تکیه داد و سرش رو روی سینه اش گذاشت و جونگ کوک هم دستش رو روی بدن تهیونگ گذاشت و به پشت مبل تکیه داد

تهیونگ به جونگ کوک تکیه داد و سرش رو روی سینه اش گذاشت و جونگ کوک هم دستش رو روی بدن تهیونگ گذاشت و به پشت مبل تکیه داد

Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.

( مثلا اینجوری تقریبا )

میسونگ همچنان رفتارشون رو زیر تظر داشت و با حالت " وات د هلللللللل " نگاهشون میکرد

اما بکهیون و چانیول که از قضایا خبر نداشتن ، بیخیال به فیلم نگاه میکردن و نگاه ها و چشم غره های میسونگ رو به چپ و راست خود حدایت میکردن ( من جلوی خواهر و برادرم 👌😂 )

میسونگ هم که دید جونگ کوک قرار نیست از تهیونگ بکشه بیرون بیخیال به فیلم نگاه کرد :/


بعد از تموم شدن فیلم ، تهیونگ بلند شد و بوسه ای روی لب هایجونگ‌کوک زد و رفت تا ظرف ها رو جمع کنه

+ کی موافقه بریم بیرون ؟؟؟

با صدای جونگ کوک ، بکهیون یه دفعه بلند شد

: منننننن !

میسونگ هم با سر موافقت کرد

_ اوه پس صبر کنید من آماده بشم

تهیونگ بدو بدو به سمت اتاق رفت تا لباس بپوشه و جونگ کوک هم بلافاصله پشت سرش وارد اتاق شد

سمت تهیونگ رفت و کمر برهنه اش رو از پشت بغل کرد

تهیونگ که متوجه اومدن جونگ کوک نشده بود ، بالا پرید و هین آرومی کشید
جونگ کوک هم خنده ی جذابی کرد

+ هی آروم باش ، منم ! ( عه ؟ تهیونگ فکر کرد خوخو عه 😐 )

تهیونگ با خجالت از بغل جونگ کوک خارج شد تا لباسلش رو بپوشه

_ آم چجوری بگم ... اینکه اینجوری نزدیک منی و خب ... میسونگ رفتارمون رو دید !! ... ممکنه به پدرت بگه ؟

جونگ کوک با جدیت سر تکون داد

+ نه لاو !!! ... درسته میسونگ گاعی اوقات خیلی بدجنس میشه اما هیچ وقت در حق من بدی نکرده و امکان نداره همچین چیزی رو به بابا گزارش بده ! ... میدونی شاید باورت نشه اما با اون سن کمش آرزو داشت من عاشق بشم و ازم مومنت گیر بیاره !!

با مله ی آخر هردو خندیدن و تهیونگ که حالا لباس هاش رو پوشیده بود ، به سمت کمدش رفت تا دوربینش رو برداره

_ میدونم فقط ... خب چجوری بگم ... قصد نداشتم قضاوتش کنم ! ...

جونگ کوک آروم بوسه ای روی پیشونیش گذاشت و بغلش کرد

+ میدونم بیب ... اشکال نداره اگه گاهی اوقات شک کنی !! ... توی خانواده ی ما ، اونقدری کثافت هست که نتونی آدمای خوب رو تشخیص بدی ... الان فقط تنها تهدید دختره عمه ی منه !!!! ( همه ی دختر عمه ها عفریته ان 👌😔 )

تهیونگ سر تکون داد و کیف دوربینش رو روی شونه اش انداخت و این بین جونگ کوک هم لباساش رو عوض کرد

هر دو از اتاق بیرون رفتن تا با دوستاشون به یه گردش برن ...
















اوکی اینم برای شما
حرف هم نزنید شنبه آزمون عربی دارم 😔

لاو یو آلللللل 💜🥺






𝚄𝚗𝚞𝚜𝚞𝚊𝚕 𝚕𝚘𝚟𝚎 Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt