از گودی زیر چشمان کشیدهاش و نامنظم بودن میز کار، فهمیدن اینکه تمام دیشب را بیدار بوده کار سختی نبود.
در ابتدا تصمیم داشت اجازه دهد جیمین بعد از بیدا شدنش، به خانه برود اما بعد تصمیمش عوض شد.
احساس کرد آمادگی گفتوگو دربارهی مریضی اش را با او ندارد و با تزریق آرام بخشی به پسر کوچیکتر، از نگهبان برای گذاشتنش روی تخت کمک گرفت و در نهایت هردوی آنها شب را در اتاق یونگی و در کلینیک گذراندند.قبول مسئولیت بیمار و نگه داشتنش در کلینیک کاری قدغن بود که یونگی به لطف نفوذ استادش، توانست برای یک شب از این دور زدن قانون بهره مند باشد.
با قدم های آرام و بدون سروصدا سمت قفسه رفت و از طبقهی پایین، به طور رندوم حدودا ده برگ کاغذ A4 برداشت و سمت میزش برگشت.
جیمین خوشبختانه هنوز خواب بود.
پشت میزش نشست، شانه ها و گردن دردناکش را با دست ماساژ داد و برای چند لحظه چشمانش را بست.
خودکاری برداشت و شروع به نوشتن کرد
[ امروز 30ام اکتبر، شروع جدی تحقیقات و درمان بیماری آقای پارک. ]دو سطر فاصله گذاشت و در ادامه نوشت
[ بیماری هایی که مشکوک به داشتنشونه:
افسردگی، اضطراب اجتماعی، وسواس فکری، اختلال شخصیت مرزی، پارانویا، اختلال چند شخصیتی/دو شخصیتی ]خودکار را روی شقیقهاش گذاشت و سعی کرد از اولین ملاقات، همه چیز را تحت بررسی قرار دهد تا بتواند ذهن به هم ریخته اش را منسجم تر کند.
زمزمهوار گفت
-" نمیتونه شخصیت مرزی* باشه..
و ظاهرا هیچی از شخصیت های دیگهش به خاطر نمیاره "نگاهش را به سمت پرونده برگرداند و با اسمی که جلسهی اول، جیمین خود را معرفی کرده بود مواجه شد
-" هنری ویلیامز.. "با خودکارش کنار عبارت "اختلال چند شخصیتی" تیک کوچکی زد و روی "دو شخصیتی" خط کشید.
-" اون بهم بیشتر از دو نفر رو نشون داده.
فرد محترم و مرموزی که خودش رو هنری ویلیامز معرفی کرد. اون پسر عصبانی و خشمگینی که دیروز بیدار شد و فریاد میکشید. پسر بچهای که با دیدن خون بیدار شد و زیر میز رفت.
و خود پارک جیمین! "ممکن بود شخصیت های دیگری هم باشند؟
این سوال یونگی بود.چیزی که مشهود بود این است که یونگی اطلاعات کافی نداشت، برای شروع درمان و کمک به بیمارش، در مرحلهی اول نیاز داشت که اطلاعات کاملی از تمام شخصیت های جیمین داشته باشد، آنهارا بشناسد و با هرکدامشان گفتوگو داشته باشد.
باید با شخصیت ها ارتباط میگرفت و با هرکدامشان بر اساس ویژگیها و نیاز های منحصر بفردشان برخورد و رفتار میکرد.
مثل چند آدم مستقل و جداگانه.
YOU ARE READING
god's favorite.
Fanfictioncompleted. - من از خودم رنج میبردم و خودم از من. پارکجیمین. - ژانر: روانشناسی، رمنس، درام. - کاپل: یونمین. کپی از مطالب فیکشن ممنوع هست. Start: 2022, october 19. End: 2024, march 29. 🎖1 #fantastic 🎖1 #weird 🎖3 #devil 🎖1 #god