god's favorite.

[مقدمه]

درود، وقت همگی بخیر
امیدوارم اوقات خوبی رو سپری کنید.

بعد از مدتی با فیکشن جدید و البته متفاوتی برگشتم، امیدوارم بتونم داستان قوی‌ای رو بهتون ارائه کنم.

ژانر این فیک، روانشانسی و درام هست، داستان واقع‌بینانه ایه و در رابطه با پایانش که هپی‌اند یا سدانده تصمیمی نگرفتم، لطفا فعلا سوال نپرسید.

در بخش روانشناسی، قرار هست شاهد چند نمای نسبتا جزئی از زندگی افراد دارای اختلال چند شخصیتی باشید.

قبل از شروع فیکشن، چهار ماه تحقیق و مطالعه درباره‌ی این بیماری کردم تا از مطالب درست و منابع معتبری استفاده کنم.
در طول نوشتن فیکشن هم مطالعاتم رو ادامه می‌دم.

بیماری ها و اختلالات روانی اغلب ریشه در بچگی بیماران دارن.
اون‌ها زندگی سخت و متفاوتی رو تجربه می‌کنن، درمان و عشق ورزیدن بهشون حق اون‌هاست.

این‌که از جامعه طرد می‌شن، ازشون دوری می‌کنن، به چشم اغلب افراد ترسناک و غیرقابل کنترل هستند، این دردی رو دوا نمی‌کنه.
فقط زندگی غمگینشون رو غمگین تر و روحشون رو زخمی تر می‌کنه.

نباید ازشون غافل شد.
آگاهی در ارتباط با اختلالات روانی و ذهنی، نحوه‌ی برخورد با اون‌ها و درمیان گذاشتن موضوع با یک تراپیست حرفه‌ای برای روانکاوی، وظیفه‌ی انسانی تک به تک ماست.

درمان هرچقدر از سن کمتری آغاز بشه، نتایج مثبت تری هم خواهد داشت.

فیکشن هر هفته در روز جمعه آپ می‌شه.
نظراتتون قطعا کمکم می‌کنه تا داستان رو منسجم تر و بهتر پیش ببرم.
(در کنارش خرذوق هم خواهم شد.)

ژانر روانشناسی این فیکشن از کتاب "سی‌بل" الهام گرفته شده.
(الهام گرفته شده، کپی نشده!!
و موضوع اصلی فیکشن ربطی به این کتاب نداره.)

در آخر به امید روزی که تمام بچه ها دوران حساس کودکی رو به بهترین نحو سپری کنن تا افراد شاداب و سالمی به جامعه تحویل بدیم.

تقدیم به تمام کسانی که علاقه مند به کسب آگاهی و کمک به آدم‌های آسیب دیده هستن.

_با عشق، "ایکیوتو"