"آقای مژه مصنوعی"

Beginne am Anfang
                                    

× اینم همون چیزی که خواسته بودی بیب.

سوکجین لب پایینی‌ش رو به دندون کشید و سری تکون داد. با اون کت و شلوار رسمی تو یکی از کافی شاپ‌های معمولی بروکلین نشسته بود و مثل یه وصله‌ی ناجور بنظر می‌رسید.

پسر سیاه‌پوست آرنجش رو روی میز گذاشت و به خوش‌شانسی خودش آفرینی گفت‌.

چی بهتر از اینکه پارتنر جئون جونگکوک معروف رو برای یه شب داشته باشی و بتونی به بقیه پز بدی؟

× من تئوام. خوشبختم.

پسر گفت و دستش رو دراز کرد.

سوکجین با دست ظریفش، دست بزرگ تئو رو به نرمی فشرد و خجالتی زمزمه کرد:

_ منم..سوکجین‌ام. همـ-همچنین..

تئو به مژه‌های خودش دست زد و به مال سوکجین اشاره کرد.

× آقای مژه مصنوعی..ها؟

همستر گیج سرش رو بالا آورد.

+ مژه چی؟

پسر خندید.

× هیچی. دارم میگم مژه‌هات مصنوعیه، نه؟

مو قهوه‌ای سرش رو به چپ و راست تکون داد.

+ نه. چرا باید باشه؟

تئو متعجب لب زد:

× واقعا؟ داشتم فکر می‌کردم تو از اون باتمایی هستی که دوست دارن آرایش کنن و این بنظرم خیلی کیوت بود.

سوکجین که حالا رنگ صورتش با گوجه یکی شده بود، دوباره لبش رو گاز گرفت و نگاهش رو دزدید.

"اون از کجا فهمید من باتمم؟"

با خودش فکر کرد، اما به نتیجه‌ای نرسید.

سرش رو بالا آورد و پرسید:

+ خیلی تابلوعه که..عامم..من گی‌ام؟

تئو بخاطر این سوال بلند خندید.

× اوممم..یه جورایی آره. درواقع خیلی سخته که تو رو از نزدیک ببینم و تصور کنم که یه دخترو می‌کنی. می‌دونی؟ یکم بیش از حد ظریف و کوچولویی.

همستر با صورت سرخ شده به پسر که قیافه‌ی نسبتا خوب و تتوهای جذابی داشت نگاه کرد.

همستر با صورت سرخ شده به پسر که قیافه‌ی نسبتا خوب و تتوهای جذابی داشت نگاه کرد

Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.
MR. X AND I || KOOKJINWo Geschichten leben. Entdecke jetzt