"مشروبِ صورتی"

1.5K 309 458
                                    

چون آپ دیر شده بود بخش مهم قسمت قبل رو خلاصه کردم و بعد پارت رو ادامه دادم تا راحت بخونید بیبیز •-•
عکس پارت هم خیلی خوشگله😌
(همیشه خودم اولین نفر عر میزنم.)

____________

جونگکوک لبهاش رو روی پوست سفید دونسنگش گذاشت و عمیق و طولانی بوسید.

هیچوقت فکر نمیکرد بوسیدن پیشونی یک نفر همچین حسی درش ایجاد کنه. حسی که انگار تمام وجودش به اون فرد پیوند خورده و دوست داره تا آخر دنیا کنار خودش نگهش داره.

جین بخاطر بوسه‌ای که بنظر میومد تمام احساس جونگکوک رو در برداشته باشه، چشمهاش رو با آرامش خاصی بسته بود.

هیونگش آدم بدی نبود. البته فقط تا زمانی که اذیتش نمیکرد و غیرتی نمیشد! بعد از اون دیگه نمیتونست تحملش کنه یا باهاش بسازه!

مومشکی بی‌میل لب‌های نازکش رو که مثل مهری روی پوست شیری رنگ سوکجین نشسته بودن، از پیشونی پسر کوچکتر فاصله داد و گفت:

_ تولدت مبارک.

همستر چشم‌های درشت و معصومش رو باز کرد و با لپ‌هایی که هلویی رنگ شده بودن جواب داد:

+ تولد تو هم مبا-...عه نه، مرسی هیونگ.

سرش رو پایین انداخت و تو ذهنش خودش رو بخاطر حواس پرتیش سرزنش کرد.

جونگکوک لب‌هاش رو بهم فشار داد تا لبخند نزنه. باید همچنان ابهتش رو حفظ میکرد و به همستر نشون می‌داد که تحت تاثیر کیوتی‌ش قرار نگرفته.

سوکجین مشت کوچیک و عرق کرده‌ش رو باز کرد و دستبند الماسی که هدیه گرفته بود رو نشون داد.

+ برام ببندش.

جونگکوک شی رو از کف دست پسر کوچکتر برداشت و همونطور که در فاصله‌ی خیلی نزدیکی نسبت بهش ایستاده بود، اون رو دور مچ سفیدش بست.

موقهوه‌ای سرش رو بالا آورد و مچ دستش رو لمس کرد.

+ این گرونترین کادوییه که تاحالا گرفتم.

کوک هومی گفت و لب پایینی‌ش رو تو دهنش کشید. بنظرش اون دستبند روی دست سوکجین حتی زیباتر از قبل بنظر می‌رسید.

«توت‌فرنگی وحشی»

این تنها کلمه‌ای بود که جونگکوک بهش فکر میکرد. اهل شعر و کتاب نبود و هیچوقت نتونسته بود بیشتر از دو خط درس بخونه، اما این کلمه و مفهومش رو از یه جای نامعلومی به یاد داشت.

"Smultronstället"

یه کلمهی سوئدی به اسم «اِسمولتِرانسِلِت» که معنای لغویش میشد توت‌فرنگی وحشی!

اما مفهوم کلمه چیز دیگه‌ای بود.

به معنی جای خاصی بود که به قلب آدم نزدیکه! جایی که بقیه نمیتونستن به راحتی بهش دست پیدا کنن. و هنوز مطمئن نبود که این چیز خوبی بود یا بد، اما می‌دونست از الان به بعد، سوکجین توت‌فرنگی‌ وحشی‌شه.

MR. X AND I || KOOKJINWhere stories live. Discover now