" چون کریس هم شک کرده.. من حدس میزنم چی مصرف میکنی جین..ولی دعا کن اونی که فکر میکنم نباش___"

"مثلا اگه بفهمی من دقیقا از همون فرمول معروف ددی کریس استفاده میکنم، میخوای چه غلطی کنی مینی؟.."

جین ناگهانی بین حرف جیمین پرید و با شوکی که به پسرک داد، خندش گرفته بود..

" چ..چرا!.."

جیمین با صورتی که بهت زده بود پرسید و چشمهای ریز و کشیده‌ش حالا گرد شده بود..
سوکجین خنده‌ی بلندی بخاطر چهره‌ی کیوت دوستش کرد و صداش توی حمام اِکو شد..
سرش رو که موقع خندیدن به عقب قوس داده بود، برگردوند و با شیطونی یهو مشتی از آب وان به بالا تنه‌ی برهنه‌ی جیمین پاشید..

"جمع کن خودتو!.. شوخی کردم.."

سوکجین با زیرکی گفت و جیمین بخاطر ابی که روش پاشیده بود، از روی لبه وان شتابزده بلند شد..

"فاک یو بِچ!.. به ددی کریس میگم یه روز بالاخره خودش بفاکت بده تا هوس نکنی منو دست بندازی!!!.."

جیمین با حرص گفت و با دستهای مشت شده حمام رو ترک کرد!
سوکجین تکخندی زد و به ثانیه نکشید که دوباره چشمهای خندون و براقش بعد از رفتن جیمین تبدیل به همون نگاه یخ‌زده و مُرده شد...
جیمین رو دست به سر کرده بود ولی خوب میدونست چیزی که بهش گفته ، یه حقیقت محض بود.....

__________

صدای بیس قوی موسیقی که دوباره توسط همون دی‌جی قدیمی و سیاه پوست هدایت میشد، گوش هاش رو پر کرده بود..
دوباره همون رقص نورهای کلیشه ای و میله‌ی لعنتی که انتطارش رو میکشید..
ولی جین هنوز پشت صحنه روی صندلی پایه بلندی که روبه روی میز ارایشی بود نشسته بود..
هارنس هایی که دور رون‌ها و بالا تنه‌ش کاور کرده بودن، و پوست سفید و صافش که بخاطر روغن بدن براق شده بود توی دیدش بود..
چشم از اینه گرفت و به پسر چینی و جوونی که از در اتاق پشتی وارد شد، نگاه کوتاهی انداخت..

" رئیس وو بفهمه از روی زمین محومم میکنه!!.."

پسر چینی با تشویش گفت ولی جین با جمله‌ی " چیزی نمیفهمه.." دست به سرش کرد و از همون در پشتی به بیرون کلاب فرستادش..
ولی ناگهان با دیدن سایه‌ای که کم و بیش روی دیوار روبه‌روش افتاده بود، اخم نازکی روی پیشونیش نشست..
با چند قدم اهسته درحالی که بسته‌های مخدر رو توی مشتش قایم کرده بود، سمت سایه‌ی پشت دیوار رفت..
لبش رو گزید و با فکر اینکه کسی داشت فوضولیش رو میکرد، با یه حرکت یقه‌ی اون فرد رو گرفت!

" ادوارد!.. اینجا چه غلطی میکنی؟!.."

با چهره‌ی خشمگینی توی صورت بادیگارد جدیدش غرید!

" قر..قربان!.."

ادوارد دیده بودش!
سوکجین شک نداشت که کریس اونو گذاشته تا راپورتش رو بده!
از اونجایی که کریس شک کرده بود ولی به روش نمیاورد..

⭕ Silver Devil ⭕Where stories live. Discover now