" تتوی گل سرخ و مار کنایه از شهوت و احساسات هستش‌...ولی خود مار افعی به معنای جاودانه و وسوسه‌انگیز بودنه..."

شوگا گفت و سوکجین همون طور که از آینه به کمرش نگاه میکرد با بالا و پایین کردن سرش موافقت رو اعلام کرد..

جین نگاهش رو از آینه گرفت...
ازش فاصله گرفت و نظرش به ویترین پشتش جلب شد..
ویترینی که سراسر از حلقه‌های پرسینگ پر شده بود..

" هی شوگا!.."

جین خیره به حلقه‌ها پسر رو صدا زد..

" به نظرت برای کدوم ناحیه‌ی بدنم مناسب تره؟.."

جین همین طور که با انگشت اشاره به ویترین اشاره میکرد گفت و شوگا با خودش فکر میکرد که واقعا کجای بدن الهه‌ی روبه‌روش نیاز به پرسینگ داره!...

_______

چند تقه به دری که از چوب اصیل ساخته بود، خورد و باعث شد پسری که با دقت مشغول چک کردن ایمیلش بود، سرش رو بالا بیاره و چشم از آیپد بگیره..

" بفرمائید.."

بلند گفت و بلافصله مرد تقریبا جوونی با لباس‌های رسمی و چهره‌ی موجهی وارد اتاق کار بشه..
مرد درحالی که با لبخند رضایت بخشی سمت میز بزرگ رئیسش قدم برمیداشت، به نامجونی که عینکش رو از روی چشمهاش برمیداشت خیره شد..

" حدس بزن!.."

دنیل با خوشحالی که توی صداش موج میزد، با رسیدنش به میز، دستهاش رو روی میز ستون کرد و سمت نامجون خم شد...

" قبول کرد که باهاش معامله کنیم؟.."

نامجون پرسید و دوستش با ذوق دستهاش رو به هم کوبید و باعث شد پسر بزرگتر از شدت شوک، جابخوره!..

" خودشه!..میدونی چقدر سخت بود ازش اطمینان بگیرم؟؟..گاااد اون خیلی سرسخته!.."

دنیل با صدای بلندی صحبت میکرد و اخمی که روی چهره‌ی نامجون بود، مشخص نمیکرد که بخاطر از جا پریدنش هنوز ناراحته یا صدای بلند دوستش!..
شایدم هر دوتاش بود!؟..

تقریبا از اون روزی که توی کلاب، از دست دنیل و سابی که نامجون ایده‌ای نداشت از کدوم جهنم درّه‌ای پیدا کرده، تا همین الان، دنیل رو ندیده بود..
نمیخواست به اون شبی که دنیل از روی شیطنت براش یه اسلات اجاره کرده بود ، فکر کنه..
هر دوشون بعد از اینکه نامجون از دست اسلات فرار کرده بود و به هوس هاش اهمیت نداده بود، ماجرا رو فراموش کرده بودن..

دنیل که حالا با دست پُر برگشته بود و مطمئنا این صدای بلندش مقدمه‌ای بود برای یاداوری کردن قولی که از نامجون گرفته بود...

" قبلش با افرادی که باهاش مذاکره داشتن و یا همکاری کردن، راجع بهش پرسیدم....اونا میگفتن خودش برای مذاکره‌ای حاضر نمیشه و دستیارش رو میفرسته..."

⭕ Silver Devil ⭕Where stories live. Discover now