" اتاق شماره 17‌.."

صدای کریس از طریق شنود کوچیکی که توی گوش جین بود، شنیده شد...
سوکجین سرش رو تکون داد و میتونست حدس بزنه کریس از دوربین‌ها از طریق سیستمی که توی اتاق کارش بود، دیدش...

" میتونی روم حساب کنی.."

وقتی داشت از پله‌ها بالا میرفت، جیمینی که از پله‌ها پایین میومد مثل همیشه با شیطونی در گوش پچ‌پچ کرد..
این تنها کلمه‌ای بود که‌ جیمین در طول شب‌هایی که با هم توی کلاب سرویس میدادن، در گوش جین میگفت و جین بعضی وقتها کلافه میشد!
چون تنها کسایی که میدونستن پشت اون یه جمله چه چیزیه خودش و جیمین بودن....

" برو خودتو بفاک بده!.."

و این‌ جوابی بود که همیشه به جیمین میداد و جیمین از این کلمه بدش نمیومد!..
به هر حال سوکجین جذابیت های خودش رو توی جمله‌سازی داشت و کی بدش میومد از زبون مرد زیبایی مثل اون، حرفهای کثیف بشنوه؟..
اونم مجانی!..
و به عنوان یک دوست!..

از پله‌ها بالا رفت و اتاق 17 تقریبا ته راهروی باریک و بلند بود...

" پولدارای دیکهد!.."

جین قبل اینکه وارد اتاق بشه، زمزمه کرد..
چون اتاق های شماره 15 تا 20 جز بهترین و مجهز ترین اتاقهای کلاب محسوب میشدن و از اونجایی که کلاب کریس وو، جز برترین بار های چین محسوب میشد، بهترین اتاق‌هاش گرون‌ترین ها بودن!.....

سوکجین وارد اتاق شد...
این‌بار برخلاف همیشه چشماش با نور نئون قرمز بالای تخت، اذیت نشد!
اتاق نوری نداشت و فقط با نور ماه که از پنجره وارد میشد، کمی روشن بود...

سوکجین با تعجب دستی به موهای قرمزش کشید و بیشتر پخششون کرد...
قدم زنان به تخت نزدیک شد و انتظار داشت مرد از ابتدای ورودش با نیشخند کثیفی سر تا پاش رو از نظر بگذرونه...
ولی این اتفاق نیوفتاده بود!

" هِی!.."

سوکجین به جسم تاریکی که روی تخت درازکشیده و زانوهاش رو بغل گرفته بود گفت!..
صورتش رو نمیدید ولی از هیکلش حدس میزد پسر باشه...

پسر سرش رو بالا آورد و از بالای شونه‌ی راستش به سوکجین نگاهی انداخت...
زیبای تکراری‌‌..
زیبای آشنا...
طوری که چتری‌های آتیشی رنگش پریشون شده بودن..
پوست مهتابی که بین حصار هارنس مشکی رنگ پیدا بود..
قد بلند و شونه‌های پهنی که باید گاز گرفته میشد!
و اون ماسک نقره‌ای رنگ و معروفی که به ظرافت تمام روی صورتش نشسته بود و اجازه‌ی افشای هویتش رو نمیداد....

از طرفی سوکجین با دیدن چهره‌ی آشنای پسر نفس عمیق و کلافه‌ای از بین لبای حجیم و سرخش فرار کرد!..

" میرم وونهو رو خبر کنم!..."

سوکجین درحالی که پشتش رو کرده بود تا برگرده و از اتاق خارج بشه، گفت..
وونهو یکی از خدمه‌های کلاب بود..
البته وونهو و مینهو تنها تاپ های کلاب بودن و بقیه اکثرا باتم بودن...
از جمله سوکجین و جیمین...

⭕ Silver Devil ⭕Where stories live. Discover now