" چرا باید اسممو کوتاه کنی؟..بله خوبم..."
سوکجین گفت و به آرومی مچ دستش رو از بین انگشتای جیمین بیرون کشید..
جیمین اهمیتی نداد و به راهش جلو تر از جین ادامه داد..
جین همینطور که دنبالش میکرد، نیم نگاهی به عقب انداخت تا مطمئن بشه سفید برفی یا همون لوهان هم باهاشونه یا نه..
ولی با ندیدنش تمام حواسش رو به جیمین داد..
" همین طوری..دلیل خاصی نداره.."
جیمین با خندهی کوتاهی جوابش رو داد و دیگه چیزی نگفت...
وقتی جین جوابش رو نداد حدس زد که مهمونشون زیادی بی اعصابه و حس غربت میکرد..
جیمین درک میکرد..
به هر حال جین تازه از سفر اومده بود و معلوم نبود دیشب چه اتفاقی براش افتاده بود که انقدر دیر به اینجا رسیده بود..
جیمین میدونست که نباید دخالت کنه و باقی چیز ها رو باید به رئیسش میسپرد..
جین به دنبال جیمین، از راه روهای باریک و بلند که با تابلوهای پورن استار های گی و استایل های پسرونه، طراحی شده بود، گذشتن..
بعضی تابلوها عکس خود جیمین و لوهان و چند نفر دیگه بودن که چهرهی چینی داشتن و هر کدوم فیگور های جذابی برای دوربین گرفته بودن..
کلاب تم متفاوتی نداشت..
مثل همهی کلاب ها کلیشهی بخش وی آی پی و دنس فلور بزرگ و کنارش ابزار آلات موسیقی و دی جی...
اول از سالن دلباز و بزرگی که به شکل دایره بود و از بالا میتونستی قسمت دنس فلور و دی جی رو به خوبی تماشا کنی و چند دست کاناپه و بار کوچیکی عبور کردن و حالا از راهرویی که به دو بخش تقسیم میشد..
اتاق ها و بخشی که مربوط به کارکنان بار بود....و یا به عبارتی همون رست روم..
پشت در بزرگی ایستادن و جیمین در زد..
با صدای مردونهای که اجازه ورود صادر کرد اول جین وارد شد و پشتش جیمین..
اتاق بزرگی که دکوراسیون آبی و خاکستری داشت...
و میز بلندی که پشتش مردی با چهرهی چینی نشسته بود...
عینک دایرهای شکل با فریم طلایی رنگ روی چشمهاش بود و از بالای عینکش به جین نگاه میکرد...
موهای پرکلاغی و بلندی داشت که معلوم بود از پشت با کش کوچیکی بسته شده بود..
مرد برگهها و جاسیگاری روی میزش رو کنار زد و بلند شد..
" اوه بالاخره اومدی؟! خوش اومدی سوکجین..من کریس وو هستم...میتونی رئیس وو صدام کنی..."
مردی که به نظر میومد همون رئیس باشه، با کت و شلواری که به رنگ آبی نفتی بود و خیلی مرتب به نظر میرسید، دستش رو سمت کاناپههای خاکستری رنگ گرفت و به جین تعارف کرد..
جین با خودش فکر میکرد حتما کریس لقب مرد روبه روش بوده..
از اونجایی که مرد چینی بود و یه اسم اروپایی داشت...
" منم خوش وقتم...مطمئنم هواسا از من و وضعیتم بهتون اطلاع داده.."
جین روی کاناپه روبهروی میز بزرگ اداری نشست و جیمین بالا سر کریس ایستاد..
KAMU SEDANG MEMBACA
⭕ Silver Devil ⭕
Fiksi Penggemar+ به الهههای یونانی اعتقاد داری؟.. دقیقا مثل آفرودیت زیبایی.. مثل آتینا عقلهارو میدُزدی.. مثل آرتِمیس چشمای نقرهایت میدرخشه.. ولی به این هم اعتقاد داری که الههها یه روزی محو میشن؟.. ⭕⭕⭕ _ کسیرو از جهنم بترس...
⭕22⭕
Mulai dari awal
