من عصبانی نیستم: اییش
پادشاه بابل تی: ولی فکر میکردم که میگفتی که من و لوهان قراره باهم باشیم
من عصبانی نیستم: خب تو شانستو از دست دادی این مرد خیلی باحاله میتونم آینده خوبیو برای لوهان باهاش ببینم
پادشاه بابل تی: اسمش چیه؟
شیطان سو: جی سو
پادشاه بابل تی: یکی از بچه های کلاس بازیگری؟
شیطان سو:آره
دیوث من مانلیم: اومدم که کیونگ سو رو ببرم بعد تونستیم بریم تو کتابخونه که درس بخونیم. اومد سمتم و ازم خواست که شمارمو بدم
من عصبانی نیستم: قرارتون کیه لو؟
دیوث من مانلیم: اون منو ساعت 6 میبره بیرون
شیطان سو: من که نمیتونم صبر کنمم
من عصبانی نیستم: شرط میبندم که لو خیلی هیجان زده است بابت قرارش
تمامه داراییم پوله: آآآ بچم داره بزرگ میشه
تو استایلم نیست: بهت افتخار میکنم عزیزم
شیطان سو: اوه خدای من بک نمیتونه خفه شه
بذار بخوابم: میتونم تو عروسیت گیتار بزنم ؟
ناگت مرغ برای زندگی: وووااوو لو میخواد بره سره قرار؟؟ تبریک میگم مرد!
دیوث من مانلیم: اه مرسی بابته حمایتاتون بچه ها
من عصبانی نیستم: اشکالی نداره لو من حسه خوبی به این آدم دارم ؛)
ریل دامبو: لازمه که از جانب سهونی عذر خواهی کنم که هیچ شانسی از اینکه باهات باشه گیرش نیومد
شیطان سو: من باید رو نمایشنامم برای کلاسه بازیگریم کار میکردم
دیوث من مانلیم: اره همون
من عصبانی نیستم: لو، لوی بیچاره خیلی مضطربه که حتی مستقیما بهش فکر کنه
پادشاه بابل تی: یا فقط خیلی دیوونه اس که به اون فکر میکنه
دیوث من مانلیم: درسته ولی جی سو براش مهم نیست هه هه
پادشاه بابل تی: البته که اینجوریه
ریل دامبو: بکی جوابه پیامونو بده
یک پیام جدید از ریل دامبو
ناگت مرغ برای زندگی: اوووووو چههه جالب
من عصبانی نیستم: تنهام بذار کای
تمامه داراییم پوله: کای خفه شو
بذار بخوابم: بذارید اونا معصوم بمونن
تو استایلم نیست: معصوم؟؟؟
داری مسخرم میکنی؟!
پادشاه بابل تی: پدر و مادر معصومم ؟
😂😐
دیوث من مانلیم: هی، بک معصومه!!
ریل دامبو: من هنوز چیزی رو تموم نکردم
من فقط لفظی اولین بوسمو داشتم همین!!
من عصبانی نیستم: وایسا ببینم تو قبلا سکس نداشتی؟؟!
دیوث من مانلیم: خب تصوراتم کاملا خراب شد....
ناگت مرغ برای زندگی: این سومین روزه که همه اینجان و همه قبلا میدونستن که اون معصومه... چانه بیچاره......
ریل دامبو: اگه میخوای بدونی، من فقط اولین بوسمو داشتم و ساک زدم
تو استایلم نیست: دیگه میخاستی چیکار کنی؟
من عصبانی نیستم: خب من هیچ کاری انجام ندادم
پاندا جیمز به مکالمه ملحق شد
پادشاه بابل تی: اولین بوست چی؟ هنوز داریش؟
شیطان سو: اره بک داری؟
تمامه داراییم پوله: عزیزم اشکالی نداره بگی
من عصبانی نیستم: مطمئن نیستم
دیوث من مانلیم: هاا؟
من عصبانی نیستم: پیچیدس من رویایی داشتم جایی که این مرد و تو مهده کودک بوسیدم ولی اسمشو یادم نمیاد یا حتی اتفاق افتاده یا نه
دقیق یادم نمیاد...
ریل دامبو: واقعا؟
من عصبانی نیستم: به هر حال چه اهمیتی برات داره؟
پادشاه بابل تی: لوهان گفتی که اون یاور کی میاد دنبالت؟
ریل دامبو: من میخوام بدونم که شوهره آیندم تو گذشته اش چیکارا کرده من میخام اولین و آخرین ات باشم بک
پادشاه بابل تی: ااا
تمامه داراییم پوله: ااااا
بذار بخوابم: چه کیوت
تو استایلم نیست: واوو
جیمز پاندا: همینه پارک چانیول
😁😁😁😁😁😁 ریل دامبو:
من عصبانی نیستم : ^.^
دیوث من مانلیم: شش سهون
پادشاه بابل تی: هه باشه
شیطان سو: اون نمیتونه سریع تر بیاد، میخام اونو بیرون خوابگاه ببینم
من عصبانی نیستم: هه هه
ریل دامبو: ^ㅅ^
ووت و كامنت يادتون نره💖🍃
اگه ووتا كم باشن قسمتاي بعدي آپ نميشن ><
YOU ARE READING
Private message 💌
Humorترجمه فیک جذاب و کیوت Private message 💌 🖇https://my.w.tt/c05QcmeuaU 📎Genre : texting, humor ✒Author : @April_girl02 ✒Translator : cbzkyp کاپلشم چانبکه و البته کاپلای دیگم هستن ❤ این فیکشن به صورت چت می باشد😁 _________ "بکهیون یه خوره ی کامپی...
Chapter 8
Start from the beginning
