🔥بادکنک های گوزو🔥

581 144 146
                                    

-اینجا کجاست؟

-مغازه.

-مغازه؟

بکهیون از سر بیچارگی آه غلیظ و بلندی کشید و به زور جلوی خودش رو گرفت که با کف دستش نکوبونه توی سر خودش.

کدوم احمقی گذاشته بود اون پادشاه جهنم باشه؟

خدا همچینم دانا و حکیم و عالم نبوده مثل اینکه ! وگرنه اصلا از همون اول همچین موجود خنگ و عقب مونده ای رو خلق نمی کرد.

چانیول هم که دیده بود بکهیون اعصابش داغونه سعی کرد چیزی ازش نپرسه و خودش کشف کنه که مغازه چی هست و برای چی اونجا بودن.

بکهیون توی ویترین ها می چرخید و چیز هایی رو برمی داشت و توی یه چیز فلزی شبکه شبکه ای می ذاشت که شیطان اسمش رو نمی دونست اما حدس می زد برای این ساخته شده که دست های کوچولوی بکهیون اون همه وسایل رو نگیرن.

انسان ها باهوش بودن !

روی هر بسته یه سری چیزا نقاشی شده بود. بکهیون می تونست با دیدن اونها بفهمه که اون بسته دقیقا چی هست.

این خیلی خیلی برای چانیول جالب بود.

-این الان یعنی چی؟

-یعنی کیمچی.

-خیلی خفنه که با دیدن یه مشت خط می فهمی که داخل اون قوطی چی هست.

بکهیون گوشه ی مغازه اشک می ریخت و به زندگی فحش می داد و چانیول هم همه ی بسته ها رو از توی قفسه ها بیرون می کشید و به بکهیون نشون می داد تا نوشته های کوفتی روشون رو بخونه تا شیطان منگل ذوق بکنه !

بالاخره خریدشون تموم شد. هیچی ته حساب بانکی بکهیون نمونده بود اما به خودش دلداری داد که قرار کلی پولدار بشه و نباید غصه بخوره.

-خب...چطور می خوایم مهمونی برگزار کنیم؟

-اول تو یه نفر و برام می کشی بعد میریم سراغ مهمونی جهنمی تو !

بکهیون غرلند کرد اما شیطان بدون هیچ اعتراضی حرف بکهیون رو قبول کرد.

-چطوره زودتر انجامش بدیم. چون هر لحظه ممکنه خدا کرمش بگیره و چهارتا شهاب سنگ خوشگل بزنه به سیارتون !

با بیخیالی تمام به بکهیون گفت و چشمش رو به آدم ها و خیابون دوخت و اصلا متوجه لرزش بکهیون و چشم های گرد شده اش و اون نقطه ای که لای پاش خیس شده بود نشد.

-الان می برمت جایی که اون آدم هست. می خوام یه کاری کنی که فکر کنن مرگ طبیعی بوده و و به خاطر کهولت سن روح از بدنش جدا شده.

-اوکی حله.

بعد از گرفتن تاکسی ، به بیمارستانی که پدربزگش داخلش بستری بود رفتن. بعد از اینکه رفتن طبقه ی دوم ، بکهیون به سمت اتاق پدربزرگش رفت و به چانیول علامت داد که به آرومی پشت سرش راه بره.

𝑨 𝒑𝒂𝒓𝒕𝒚 𝒊𝒏 𝒉𝒆𝒍𝒍Where stories live. Discover now