my Daddy prt 19

6K 1.1K 167
                                    

پله ها رو دوتا یکی پایین میرفت و همزمان هزاران هزار فحش

به اون کیم جونگین جقی میداد

شانس آورده بود که میز آخر مینشست و اون دخترک غول

پیکری که جلوش مینشست امروز کاملا صاف تو جاش نشسته

بود و هیکل کوچولو کیونگسو رو کاملا از دید معلم پنهون کرده

بود وگرنه الان با دیکی که مثل نیزه صاف شده داشت به معلمش

جواب پس میداد!

از شدت ترس و هیجان و عصبانیت قلبش تند تند میزد و گونه

هاش سرخ تر به نظر میرسید!

خواست از پله های طبقه اول سرازیر شه و به حیاط بره که با

شنیدن صدای آخ مانندی از دفتر معاونت تو جاش ایستاد!

نمیدونست به چه دلیلی...شاید برای اینکه اون معاون جوان زیادی

باهاش مهربون بود ناخواسته با قدم های نگرانی به سمت دفتر

معاونت تقریبا پرواز کرد و وقتی تو چهارچوب در قرار گرفت با

دیدن صورت جمع شده معاون سریع داخل شد

_اتفاقی افتاده؟

صدای ضعیفی که نگرانی توش موج میزد باعث شد نگاه سهون

بالا بیاد و رو چهره پسر چشم درشت که حالا روبه روش ایستاده

بود بنشینه

انگشت خونیش رو بالا گرفت

_کاغذ بریده!

و بعد به دنبال حرفش با چشم به کاغذی که رو میز رها شده بود

اشاره کرد!

پسر کوچکتر لبش رو با ناراحتی به دندون گرفت

_خیلی درد داره؟

اون لحن دلسوز باعث شد سهون لبخندی بزنه

_نه زیاد!

_من...من چسب زخم دارم!

کیونگسو که از یادآوری داشتن چسب زخم زیادی ذوق زده بود

تقریبا جیغ زد و در حالی که با قدمای تند میز معاون زخمی رو

دور میزد چسبش رو از جیبش بیرون کشید

_باید بیشتر حواستون باشه!

و بعد در برابر نگاه متعجب سهون کمی خم شد و چسب زخم رو

روی انگشت بریده سهون چسبوند و به آرومی روش رو نوازش

کرد

_زودِ زود خوب شو!

لبخند خجالت زده ای به معاون که بهش خیره شده بود زد و با

گونه های رنگ گرفته ای تو جاش صاف شد

_من دیگه میرم!

به آرومی زمزمه کرد و تا خواست راهش رو برگرده مچ دستش

My DaddyWhere stories live. Discover now